پست های عاشقانه و خاص
پست های جدید سنگین
متن های سنگین و فاز بالا
استاتوس های شاخ و پست های شاخ جدید
×××یکی از بهترین پست های نکافان×××
√√پست های شاخ لاین و وایبری √√
✘از مـــــا چیــــــزے نمیــــــدونـــــے پــــــرتــــــے داش✘
مردانگی ات را…
با شکستن دل دختری که دیوانه ی توست..
ثابت نکن..
مردانگی ات را با غرور بی اندازه ات ..
به دختری که عاشق توست ثابت کن…
مردانگی را…
زمانی میتوانی نشان دهی که..
دختری با تمام تنهایی اش به تو تکیه کند…
که دختری با تکیه به غروره تو..به قدرت تو..
در این دنیای پر از نامردی..قدم بر دارد
.
.
.
.
.
.
.
فکر کنم با این بشه شیرین هفت هشت تا مخ زد
الهی به امید خودت!
ﻭﻗﺘﯽ ﺗﺨﺘﯽ ﻫﺎﻣﻮﻥ ﺷﺪﻥ
ﺭﺿﺎﺯﺍﺩﻩ ﻫﺎ
ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺎﻫﺰﺍﺩﻩ ﻫﺎﻣﻮﻥ ﺷﺪﻥ
ﺁﻗﺎﺯﺍﺩﻩ ﻫﺎ
ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺵ ﺁﮐﻞ ﻭ ﮐﻮﭼﻪ ﻣﺮﺩﻫﺎﻣﻮﻥ ﺷﺪﻥ
ﺍﺧﺮﺍﺟﯽ ﻫﺎ ﻭ ﭼﺎﺭﭼﻨﮕﻮﻟﯽ ﻫﺎ ﻭ ..
ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﻭﻓﺮﯾﺪﻭﻥ ﻓﺮﻭﻏﯽ ﻭﺻﺪﺍﻫﺎﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﻮﻧﺪﮔﺎﺭﻣﻮﻥ ﺷﺪﻥ
ﺳﺎﺳﯽ ﻣﺎﻧﮑﻦ ﻫﺎ ﻭ ﺍﺷﮑﯿﻦ ﻫﺎ ﻭ ﻋﻠﯿﺸﻤﺲ ﻫﺎ
ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺗﺮﺍﻧﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﻣﺜﻞ ﮔﻨﺠﺸﮑﮏ ﺍﺷﯽ ﻣﺸﯽ ﻭﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﯾﺮﺁﺏ ﻭﺧﺎﻃﺮﺧﻮﺍﻫﺎﻣﻮﻥ ﺷﺪﻥ
ﭘﺎﺭﻣﯿﺪﺍ ﻭﻓﺎﺯﺕ ﭼﯿﻪ ﻭﺣﺎﻟﻢ ﺑﺪﻩ
ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ
ﻭﻗﺘﯽ ﻋﺮﻕ ﺳﮕﯽ ﻫﺎﻣﻮﻥ
ﺷﺪﻥ ...
ﻭﺩﮐﺎ ﻫﺎ؛ ﻭﯾﺴﮑﯽ ﻫﺎ ﻭ ﮐﻨﯿﺎﮎ ﻫﺎﯼ ﻗﻼﺑﯽ
ﻭﺑﺎﻻﺧﺮﻩ
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺧﺘﺮﺍﻣﻮﻥ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﭽﻪ ﻣﺤﻞ ﻭﺍﺳﻪ ﺁﺑﺮﻭﺵ ﺟﻮﻥ ﻣﯿﺪﺍﺩ
ﺷﺪﻥ"""" ﺩﺍﻑ """
ﻭ
ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ ﻣﻌﻨﺎ ﺷﺪ
ﺩﺭ ...
" ﺭﯾﺶ "
ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ ﻭ ﻣﺮﺩﯼ ﻭ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ .
چه زیبا می گوید نلسون ماندلا.....
"ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ" ﯾﻌﻨﯽ می خوﺍﻫﻤﺖ؛ ﭼﻮﻥ ﻣﻔﯿﺪﯼ.
"ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽ" ﯾﻌﻨﯽ می خوﺍﻫﻤﺖ؛ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻣﻔﯿﺪ ﻧﺒﺎﺷﯽ!
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﮔﺮﺍﻥﻗﯿﻤﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻠﺴﺎﺕ ﻣﻬﻢ، ﻭﺍﺑﺴﺘﻪﺍﻡ،
ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺟﻌﺒﻪ ﺁﺑﺮﻧﮓ ﺑﯽﺧﺎﺻﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺍﺳﺖ، ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ...
ﻣﻦ ﺑﻪ ﻣﯿﺰی ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﭘﺸﺖ ﺁﻥ ﻣﯽﻧﺸﯿﻨﻢ ،ﻭﺍﺑﺴﺘﻪﺍﻡ،
ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﮔﻠﺪﺍﻥ ﮐﻮﭼﮏ ﮐﺎﮐﺘﻮﺳﯽ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪﺍﻡ، ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ...
ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺭﺍ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﯽﺁﻣﻮﺯﻧﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ می دﻫﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ "ﺧﻮﺩ ﻭﺍقعی من" ﻫﺴﺘﻨﺪ...
به کسی که دوستش داری، ""دلبسته"" باش، نه وابسته.....
با ﯾﮏ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﻣﯿﺸود ﺁﻫﻨﮓ ﮔﻮﺵ ﮐﺮﺩ؛
ﺑﺎ ﯾﮏ ﮐﺮ ﻭ ﻻﻝ ﻣﯿﺸود ﺷﻄﺮﻧﺞ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩ؛
ﺑﺎ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻮﻝ ﺫﻫﻨﯽ ﻣﯿﺸود ﺭﻗﺼﯿﺪ؛
ﺑﺎ ﯾﮏ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺳﺮﻃﺎﻧﯽ ﻣﯿﺸود از زندگی گفت؛
ﺑﺎ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺭﻭﯼ ﻭﯾﻠﭽﺮ ﻣﯿﺸود قدم زد
ولی ....
ﺑﺎ یک ﺁﺩﻡ بی احساس
ﻧﻪ ﻣﯿﺸود ﺣﺮﻑ ﺯﺩ،
ﻧﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩ ،
گوسفند در اصل به موجودی پشمالو و بی نزاکت گفته می شود که اندک زمانی است پایش را در شهر گزارده ولی ما امروزه به رانندگانی که چراغ قرمز را رد می کنند، رانندگانی که به محض سبز شدن چراغ و جهت یادآوری خاطره حنابندان مادر بزرگشان بوق های ممتد می زنند، عابرانی که از وسط اتوبان رد می شوند و یا صف اتوبوس را رعایت نمی کنند، بازیکنان تیم ملی فوتبال وقتی موقعیتی را خراب می کنند و کسانی که موقع راه رفتن پای دیگران را لگد می کنند می گوییم: هوی گوسفند چه خبرته؟!؟!
2-از همه پسرها متنفرم
از آنجایی که تب پیدا کردن بوی فرند (BF) در بین دوشیزگان دبیرستانی بسیار رواج پیدا کرده و یک جورایی از نان شب هم برای این عزیزان واجب تر است و از آنجایی که این نوگلان عمراً به پسر پایین تر از 25 سال پا بدهند و از آنجایی که یک پسر 25 ساله خیلی چیزها را می داند ولی یک دختر 16-17 ساله خیلی چیز ها را نمی داند پس طبیعی است که این وسط چه کسی باید گرگ شود و چه کسی قربانی….
طبق آمار های گرفته شده 99 درصد دختران دبیرستانی قبل از خوردن 100 عدد قرص دیازپام و خودکشی این جمله را بیان می کنند: از همه پسر ها متنفرم!
هـــــــــــــــرچه بیشتراحســــــــــــاس تنــــــــــهایی کنی ....
احتمــــــــــال شروع یــک رابطه احمقــــــــــانه بیشتـــــــــرمیشود
"ریچاردبراتیگان"
سخت است ...
گذشتن از کسی که ناخواسته زندگی ات را به نامش کردی...
میدانم...
داشتنت فقط یک آرزوست امامن باهمین آرزوزندگی خواهم کرد...
خسته ام ازتقدیری که فاصله رامیکوبدبرصورتم...
خداقسمت داشتنت راازمن گرفت...
شایدکسی تورابیشترازمن دعاکرده بود...
کاش میشد...
یکی ازهمین شبهاخدامیومدومیگفت ..
دیـــــــــــــــوونم کردی
بـبـخــش اگـه مـیـخـوام دنــیـا نـباشـــه ، اگــه اونـیکـه دنــیـامــه نـبـاشــــه . . .
به بعضیام باس گف
تـــــو کِـه بِـه هـَــــمِه پِـــــسَرا میـــــگی
↜داداشــــــــــی↝
بِپـــا ⇦عَــمِّـــــــه یِ⇨
بَــچِّـــه خــودِت نَبـــاشـی...
Heh..
تخم مرغ اگر با نیروی بیرونی بشکند،
پایان زندگیست...
ولی اگر با نیروی داخلی بشکند،
آغاز زندگیست...
همیشه بزرگترین تغییرات،
از درون شکل می گیرد
درون خود را بشکن
تا شخصیت جدیدت متولد شود،
آنگاه تعالی را خواهی دید...
✔کسی که با یک عکس عاشق بشه
✘مثل کسیه که با یه دلستر مست بشه
✔پس وقتی دوستی ها در حد وایبره
✘نگران نباش که واااااای بره !!!!!!
"همه بخونید, خیییلی قشنگ و آموزندست"
سیاه پوشیده بود، به جنگل آمد... من هم استوار بودم و تنومند! من راانتخاب کرد...
دستی به تنه و شاخه هایم کشید، تبرش را در آورد و زدو زد... محکم و محکم تر…
به خودم میبالیدم، دیگرنمیخواستم درخت باشم، آینده ی خوبی در انتظارم بود.
میتوانستم یک قایق باشم، شاید هم چیز بهتری...
متن های سنگین جدید
دلم تنگ شده برایت...
میفهمى؟
صدایت رامیخواهم...
آن مهربانیت...
خنده هایت...
آرزوبه دل ماندم...
براى شنیدن زمزمه هایت درگوشم...
دلم تورا میخواهد
تویى که فکرمیکردم مال منى...
نمیدانم چرا دل نمیکنم ازتو...