متن های سنگین جدید
دلم تنگ شده برایت...
میفهمى؟
صدایت رامیخواهم...
آن مهربانیت...
خنده هایت...
آرزوبه دل ماندم...
براى شنیدن زمزمه هایت درگوشم...
دلم تورا میخواهد
تویى که فکرمیکردم مال منى...
نمیدانم چرا دل نمیکنم ازتو...
چنگ میزنم به خیالت!
مشتم را که باز میکنم غمگینتر میشوم...
عطر دستهایت می پرد
کدام را نگه دارم؟!
خیالت را؟!
عطر دست هایت را؟!
آن روزهای از دست رفته را؟!
هیچکدام …
من خواب و خیال نمیخواهم!
یادت که نرفته؟
تو یک آغوش به من بدهکاری
من یارت بودم نه حریفت!!!
ﻋﺸﻖ ﺍﻭﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻭﺝ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﭘﺎﮎ ﺑﻤﻮﻧﯽ ،
ﻋﺸﻖ ﺍﻭﻧﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻭﺝ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻧﮑﻨﯽ..
اعتماد کردی ؟
خیانت دیدی؟
درد داشت ؟
تنها شدی؟
این اشتباه دوباره تکرار نکن....
نگو این با بقیه فرق داره .....
اینم یکیه عین بقیه...
زندگی راه درازیست ، حریفش مرگ است
عمر یک غصه و پایان ظریفش مرگ است
زیستن پرسش سختیست که عمری با ماست
پاسخ منطقی و نرم و لطیفش مرگ است
این طرف رهگذری ، نام عزیزش انسان
آن طرف همسفری ،اسم شریفش مرگ است
داغ یاران سفر کرده چه سنگین داغیست
داغی آن گونه که یک سوز خفیفش مرگ است
زندگی یک غزل نیمه تمام است ای دل
که به هر وزن بگوییم ردیفش مرگ است...
ﺑﻌﻀﻰ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻫﺎ..
ﻧﻪ ﻋﺎﺩﺗﺴﺖ… ﻧﻪ ﻋﺸﻘﺴﺖ… ﻧﻪ ﺩﻭﺳت
ﺩﺍﺷﺘﻦ…
ﭼﻴﺰﻯ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻫﺎﺳت…
و خوب میدانی که…
ﻧﻪ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﻰ…… ﻧﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻮ…
…ولی…
ﻫﺮ ﺩﻭ ﺑﻰ ﻫﻢ ﻧﻤﻴﺘﻮﺍﻧﻴﺪ… ﺑﻤﺎﻧﻴﺪ
ﻭ ﺍﻳن…
" ﺩﺭﺩ " ﻧﺎﻙ ﺗﺮﻳﻦ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻯ ﺩﻧﻴﺂﺳﺖ
تاریکی که ترس ندارد ...
از مردمانی بترس که در روز روشن
قصد تاراج احساست را دارند ....