من و تو
جمعه و شنبه بودیم!
هر چه قدر من به تو نزدیک بودم
تو از من دور بودی . . .
کور و کر بودم هیچ کدام از خوبی هایت را ندیدم
تا بودی هیچ کاری برات نکردم که شایسته ات باشد
خدا از تقصیر من نگذرد
هر چی بر سرم بیاد حقم است
باید تاوان همه بی تفاوتی هایم را بدهم
اعتراضی ندارم
روحت شاد گلم
وقتی کسی تو زندگیت نباشه
دیگه پنج شنبه و جمعه فقط دوتا روز مزخرف برات میشن که ترجیح میدی فقط بخوابی
شب ها دیگه دوس داری زودتر صبح بشه
دیگه اینکه گوشیت رو جا گذاشتی یا اینکه باطری نداره برات مهم نیست
دیگه حتی سیگار هم لذت نداره
موزیک ها فقط بیشتر داغونت میکنن
دیگه حوصله حرف زدن با کسی رو نداری
تنهایی سختر از چیزی که فکر میکنی
مخصوصا وقتی احساس کنی تنها کسی که میتونستی باهاش باشی اونی که نمیخواد با تو باشه . . .
دریا چه دل پاک و نجیبی دارد
چندیست که حالات عجیبی دارد
این موج که سربه صخره ها می کوبد
با من چه شباهت عجیبی دارد . . .
ظاهرا آرومم
ولی
رسما داغونم !
استکان هـای خالی را که نگاه می کنم . . .
گلــویم
به خاطر چای هایی که با ” تو ” نخورده ام ، چقـــدر می سوزد !
خدای من
کمی پائین بیا و روی این نیمکت کنارم بنشین
کمی دستم را بگیر
کمی شانه هایم رابفشار
کمی از گریه هایم را تماشاکن
میدانی
عجیب گرفته ام
رهایم کن
خدایا میشه سرمو بزارم رو پاهات ، چشمامو ببندم ، تو دستتو بکشی رو موهام
، من آروم بخوابم ، فقط خدا یه چیز بگم تا خوابم نبرده ، خیلی خسته ام . . . بیدارم نکن
ﺗﻨﻬﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﻨﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﻋﮑﺎﺱ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﺍﻭﻧﻢ ﭘﻮﻟﺶ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﺭﻓـــــــــــــــــ !
پست مفیدی بود ، خوشحال می شم از آخرین پست سایت من هم دیدن کنی
عنوان مطلب : تلاش برای ترور منجی آخر الزمان !
http://ariae.ir/30256-Emam-zaman.html