مادر
از مرگ نـــمی ترسم
من فقط نگرانم
که در شلوغی آن دنیا
مــــادرم را پیدا نکنم ...
سرم را نه ظلم می تواند خم کند ،
نه مرگ ، نه ترس
سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم میشود مادرم
مادر ، من هرگز بهشت را زیر پات ندیدم ؛
زیر پای تو آرزو هایی بود که از آن گذشتی به خاطر من
روسری ات را بردار تا ببینم بر شب موهایت چند زمستان برف نشسته است
تا من به بهار رسیده ام !!
به جرم اینکه بهشت زیر پایشان بود
دنیا را برای خود جهنم کردند !!
به سلامتی مــــــــــادر هااااا
" مـــــادر " نوشته میشود ولی " فرشـــــته " خوانده میشو