پست سنگین لاین
پسر بغضش میترکہ میزنه زیره گریہ...
دختره میگہ چرا گریہ میکنے زندگیم
-پسر با هق هق میگہ:کاش کور بودم دیروز با اون پسره نمیدیدمتـــــ...
دختر:پسرخالم بود
پسر:پس چرا دستشو گرفتہ بودے
دختر:چون مثل داداشمہ
پسر:پس چرا رفتے خونشون
دختر:خب رفتم خونه ے خالم دیگه عشقم اینطورے نکن توروخدا...
-پسره میگہ:تا حالا نمیدونستم داداشم پسر خاله ے تو میشہ ...
akhey
:(