سری 6
قشنگ ترین لحظه...
لحظه ی بوسیدن پیشونی کسیه که
قلبش سند خورده به نامت...
اگه دست من بود به آسمون میگفتم
که ستاره هاشو دور سرت بریزه
دنیامو میدادم پای چشات بفهمی
یه نگاه سادت چقدر برام عزیزه...
سرگیجه بهانه بود
میخواستم با تمام وجودم احساس کنم تکیه گاهمی !
روزی که ریشه هایمان بهم گره می خورد
قرار نبود طوفان بیاید و برگ برگ بریزیم!...
تو همونی که نبودن با تو یک نفس توی هر لحظه هراس منه
سر عشقت تا به مرگ خودم راضی شدم آخه این مردن رها شدنه
شـایـد سـخـت تـریـن رابـطـه ایـن بـاشـد
کـه دو انـسـان مـغـرور عـاشـق هـم بـاشـنـد...
کــار دنــیــا رو بــاشــ...
واس هــر کــی مـیـمـیـری
واس یــکــی دیــگــه مـیـمـیـره.....
زنـدگـی مـعـنـی پـیـچـیـده ای نـداره،
هـمـیـن کـه تـو بـاشـی ایـن تـمـام زنـدگـیـه...
دلـگـیـرم
از کـسـی کـه مـرا غـرق خـودش کـرد
امـا نـجـاتـم نـداد....
مـن آدم...تـو حـوا،
بـیـا جـهـانی دیـگـر آغـاز کـنـیـم!
لـبـخـنـد بـزن!
بـگـو"ســـــــیبـ...!
دستم به سمت تلفن میرود و برمیگردد
مانند کودکی که به او گفته اند
شیرنی روی میز برای مهمان هاست...!
آرام دوستت خواهم داشت
طوری که حتی خودت هم
از این عشق بویی نبری ..!...
دارم فکر می کنم
چقدر خوب می شد ...
نزدیک صورتم نفس می کشیدی
می دانی ؟
من رک تر از آنم که نبوسمت !...
به خودت می آیی،
یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند،
نه دستی که شانه هایت را بگیرد،
نه صدای که قشنگ تر از باد باشد
تنهایی یعنی این...
چقدر سخت است بعد از رفتنش معنی دوست داشتن را بفهمی!
بفهمی آن دلتنگیها یعنی دوست داشتن...
آتش زدن به یک “سرنوشت”
کبریت نمی خواهد که !!
“پـــا” می خواهد …
که لگد بزنی به همه دارایی یک نفر …
و …
بـــــــــروی .. !!
