سلام عشق من...


آخ ببخشید یادم رفته بود...

چند وقته دیگه ماله من نیستے...

شدی عشق غریبه ها...

عشق غریبه ها چند تا سوال بپرسم ازت؟

کنارش راحتے؟

روش حساسے؟

آره؟

واسش غیرتے میشے؟

سرش داد میزنے؟

اسمش چی سیو شده تو گوشیت؟

عشقم؟نفسم؟زندگیم؟همه کسم؟ 

اونم شده همه کست؟

شده نفست؟

شبا بهش میگے؛شب بخیر خوب بخوابے‌ زندگیم؟

چند بار تا حالا بهش گفتے؛دوست دارم؟

از همونا که وقتی بهم میگفتے دلم میریخت...

چند بار تا حالا با هم رفتید بیرون؟

وای پشته فرمون دستای اونم میگیری؟

دست تو دستش دنده عوض میکنے؟

همش بهش گوشزد میکنے که مراقب خودش باشه؟

یادته به من میگفتے؛بدونه تو دیوونه میشم؟

یادته تو بغلت بودم گفتم؛اگه بری چیکار کنم؟

ابروهات گره خورد تو هم و گفتے؛هیس...

من قرار نیست از پیشت برم...

آخ پس کوشے لامصب؟

توام که بهم دروغ گفتے...

توام که رفتی نامرد...

آخ که چقدر دلم هوای دروغاتو کرده...

دروغات خیلے قشنگ بود با اینکه دروغ بود اما واسم دنیاییو ساخت که حتے تصورشم نمیکردی..