انشا درباره صدای سرود ملی درس چهارم صفحه ۵۳ پایه هشتم
انشا صفحه ۵۳ درس چهارم کتاب نگارش پایه هشتم
انشا درباره صدای سرود ملی درس چهارم صفحه ۵۳ پایه هشتم
*************
سرود ملی یا سرود میهنی قطعهای موسیقی یا سرود است که توسط دولتها به عنوان سرود ملی و رسمی کشور به رسمیت شناخته میشود.
امروزه در جهان هر کشوری سرود ملی مخصوص به خود را دارد. سرودهای ملی آوازها یا موسیقیهایی هستند، که در موقعیتهای مخصوصی در کشورها نواخته میشدند. این سرودها آوازهای وطن پرستانهای هستند که به عنوان احترام به علایق و تعلقات هر کشوری نواخته میشوند. این آوازها جهت تحریک احساس وطنپرستی در مردم خوانده میشوند.
هیچ مدرک معتبری دال بر اینکه نخستین بار این سرودها چه زمانی و چگونه ساخته شدهاند وجود ندارد
**********
صد در صد، تمام مردم ایران سرود ملی ایران رو بلد هستند ولی مطمئنا یه تعداد معدودی هستند که جزئیات و فلسفه وجودی این سرود رو میدونند.
من فکر میکنم که برای ما ایرانی ها لازم هست که این سرود رو به خوبی درک کنیم.
در میان نماد گرافیکی پرچم و نماد سازه ای تاریخی خاص یک کشور و نماد موسیقی هر ملت یعنی “سرود ملی”، مورد اخیر گزینه ای است که به دلایلی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
از مهمترین دلایل این قضیه، یکی کم اهمیت بودن جایگاه خود موسیقی در ایران است.
سر زد از افق
مهر خاوران
فروغ دیده ی حق باوران
افق در حقیقت مرز بین زمین و آسمان در دوردست ترین نقاط مغلوب حس بینایی انسانها است. افق همان منظری است که نگاه همه ی امیدواران به آن دوخته شده و اولین پیام آور نور و رهایی از بند ظلمت و جهل می باشد.
اما مهر خاوران، خورشید مشرق، یا خورشید در حال برخاستن است.
در حالی که مهر هم در آیین های کهن ایرانی و در کیش مهر، و نیز در آیین زردشتی، نشان مقدس زندگی و نور و دانایی است.
از طرفی مهر را می توان علاقه ی قلبی و محبت نیز تعبیر کرد.
در خط سوم نیز به تهنیت و بزرگداشت “مهر خاوران”، به عنوان “نور و فروغ دیده و نگاه و چشم حق باوران” که همانا قوم آریایی است می پردازد و مهر را نور چشم یگانه ملیتی می داند
که در تمام طول تاریخ، یکتا پرست و تابع و پیرو حق و حقیقت بوده اند، و سر زدن و طلوع مهر پاک، نشانه ای مقدس برای این این ملت حق باور می باشد.
بهمن فر ایمان ماست
اما از اینجا به بعد، شاهد کلامی مستقیم و یک لایه هستیم
که حتی به مدد کلمه ی پر معنایی مانند “فــرّ” با سابقه ی ذهنی و تصویر حک شده ی آن در ذهن ما ایرانی ها، باز نتوانسته از عهده ی وظیفه ی خود برآید
و با اینکه این بند، در اوج این اثر چه از دید متنی و چه از نظر موسیقایی قرار دارد، توجه خواننده و شنونده ی سرود را جلب نمی کند.
در حالیکه این تناقض در سه کلمه ی کلیدی “بهمن” به یاد آور پیروزی انقلاب اسلامی و “فر” با سابقه ی خاص خود در استعمال میان حکومت های پادشاهی از زمان فردوسی تا حال و “ایمان” به عنوان حالتی درونی و فردی و بیرون از هر دوی این مقولات، ترکیبی نامتوازن ایجاد کرده
و اگر منظور خالق این بند، کنایه و طعنه زدن بوده باشد، در آن نیز ناموفق و ناکام بوده است.
شهیدان پیجیده در گوش زمان فریادشان
در این بند نیز منظور از مخاطب قرار دادن شهیدان، مروری بر تاریخ انقلاب
و بعد از آن یعنی جنگ تحمیلی بوده است که باز هم کلام مستقیم
و یک لایه به شدت بی رمق در ایجاد هر گونه حس حماسی یا میهنی نشان می دهد.
پاینده مانی و جاودان
جمهوری اسلامی ایران
در انتها نیز مانند تمامی سرودهای ملی، آرزوی پایندگی برای میهن و سرزمین عزیز ایران، پایان بخش این سرود است.
**********
۱- نخستین سرود ملی ایران
نخستین سرود ملی، زمان ناصرالدینشاه بهعنوان «سلام شاهی» اجرا میشده و ابتدا قطعه موسیقی بدون کلامی بوده که به سفارش پادشاه، از سوی ژنرال نظامی، موسیو لومر فرانسوی در مدرسه دارالفنون ساخته شده بود. اولین موزیک ملی ایران یا همان قطعه بیکلام سلام شاهی برای اولین بار تیر ۱۲۵۱ در مهمانی ملکه ویکتوریا با حضور ناصرالدین شاه نواخته شد و همان سال در فرانسه بر صفحه گرامافون ضبط شد.
با الهام گرفتن از این قطعه بیکلام، قطعه «ایران جوان» سال ۱۳۸۳ با پرداخت و آهنگسازی سیاوش بیضایی و شعری از بیژن ترقی با رهبری پیمان سلطانی و خوانندگی سالار عقیلی از سوی ارکستر ملی در تهران به اجرا درآمد که تبدیل به مشهورترین کار این خواننده هم شده و او در تمام کنسرتهایش با تشویق مردم این آهنگ را اجرا میکند.
۲- از سرود ملی به سرود شاهنشاهی
۵۰ سال بعد، زمان حکومت رضا شاه چیزی مشابه همین سلام شاهی دوران قاجاریه، بهنام سرود ملی شکل گرفت و بعد از او در دوره سلطنت پسرش محمدرضا شاه، آن را سرود شاهنشاهی نام گذاشتند!
دکتر رضا نیازمند در مطلبی با عنوان انجمن ادبی ایران و ماجرای آفرینش سرود شاهنشاهی منتشر شده در فصلنامه رهآورد ـ که به سردبیری حسن شهباز در آمریکا بهچاپ رسید ـ مینویسد:
«… در این موقع رضا شاه تصمیم گرفت به مسافرت ترکیه برود. به او اطلاع دادند که در آنجا برای او سرود ملی خواهند نواخت. چون ایران سرود ملی نداشت، رضا شاه دستور داد به انجمن ادبی ایران تکلیف کنند سرود ملی تهیه شود.»
موضوع در انجمن مطرح شد ولی اعضا نمیدانستند چگونه سرود ملی تهیه کنند. ابتدا تصمیم گرفتند به سرودهای سایر ممالک گوش دهند تا معلوم شود اصولا سرود ملی چیست و متضمن چه مطالبی است. سپس شعرهایی بسرایند و با آهنگ بیامیزند. قرار شد آقای مینباشیان (غلامرضا خانسالار معزز) در انجمن حضور یابد و در این باره راهنمایی کند.
مینباشیان در مدرسه موزیک که شعبهای از دارالفنون بود ـ که در بالا به آن اشاره شد ـ تحت نظر موسیو مولر فرانسوی، تحصیل موسیقی کرده بود و سپس معلم موسیقی شد و بعدها ریاست کل موزیک نظام را بهعهده داشت.
در جلسه انجمن قرار شد شاهزاده، محمدهاشم میرزا افسر و مینباشیان با هم سرود را بسازند، به این ترتیب که شعر آن را شاهزاده افسر بسراید و آهنگ آن را مینباشیان تهیه کند. بزودی سرود شاهنشاهی آماده و به دربار تقدیم شد که بهنظر رضا شاه برسد. شاه پس از شنیدن شعر و آهنگ، دو جای آن را اصلاح کرد! یکی این که گفته شده بود، از اجنبی جان میستانیم که رضا شاه گفت، از دشمنان جان میستانیم. دیگر کلمه شهنشه بود که گفته شده بود: شهنشه ما زنده بادا که رضا شاه تغییر داد به شاهنشه ما زنده بادا… و به این صورت سرود ملی ایران تهیه شد.
بعدها زمان محمدرضا پهلوی این سرود تغییر پیدا کرد و با نام رسمی سرود شاهنشاهی به عنوان سرود ملی ایران اجرا میشد.
۳- پیروزی انقلاب و دو سرود ملی
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ سرود شاهنشاهی بساطش برچیده شد و سرود ملی جمهوری اسلامی ایران جای آن را گرفت. البته این سرود هم دستخوش تغییراتی شد و سرود ملی فعلی جایگزین سرودی با عنوان پاینده بادا ایران شد. این سرود ملی بر اساس شعری از زندهیاد ابوالقاسم حالت و موسیقی زندهیاد محمد بیگلری سروده و ساخته شده بود و تا سال ۱۳۷۱ بهعنوان سرود ملی کشورمان شناخته میشد، اما پس از آن به دلایلی چون طولانی بودن تغییر کرد و «سر زد از افق» که از آن سال تاکنون سرود ملی کشورمان است جایگزین شد. آهنگسازی این سرود ۵۹ ثانیهای را حسن ریاحی انجام داده و شعر آن را ساعد باقری گفته است.
۴- خواندن شعر «عمو سبزیفروش» به جای سرود ملی!
داستانی که نقل میشود، مربوط به دانشجویان ایرانی است که در دوران سلطنت احمدشاه قاجار برای تحصیل به آلمان رفته بودند و وقتی به آنها گفته میشود سرود ملی ایران را اجرا کنند، دچار مشکلاتی میشوند که در این خاطره بیان شده است. دکتر جلال گنجی، فرزند سالار معتمد گنجی نیشابوری آن را نقل کرده و در فصلنامه رهآورد شماره ۳۵ هم منتشر شده، اما نگاهی دوباره به آن خالی از لطف نیست. در این خاطره واقعی آمده است:
ما هشت دانشجوی ایرانی بودیم که در آلمان در عهد احمد شاه تحصیل میکردیم. روزی رئیس دانشگاه به ما اعلام کرد همه دانشجویان خارجی باید از مقابل امپراتور آلمان رژه بروند و سرود ملی کشور خودشان را بخوانند. ما بهانه آوردیم که عدهمان کم است. گفت اهمیت ندارد. از برخی کشورها فقط یک دانشجو در اینجا تحصیل میکند و همان یک نفر، پرچم کشور خود را حمل خواهد کرد و سرود ملی خود را خواهد خواند.
چارهای نداشتیم. همه ایرانیها دورهم جمع شدیم و گفتیم ما که سرود ملی نداریم و اگر هم داریم، بهیاد نداریم. پس چه باید کرد؟ وقت هم نیست که از نیشابور و از پدرمان بپرسیم. براستی عزا گرفته بودیم که مشکل را چگونه حل کنیم. یکی از دوستان گفت: اینها که فارسی نمیدانند. چطور است شعر و آهنگی را سر هم بکنیم و بخوانیم و بگوییم همین سرود ملی ماست. کسی نیست که سرود ملی ما را بداند و اعتراض کند… .
اشعار مختلفی را که از سعدی و حافظ میدانستیم، با هم تبادل کردیم، اما این شعرها آهنگین نبود و نمیشد بهصورت سرود خواند. بالاخره من گفتم: بچهها، عمو سبزیفروش را همه بلدید؟ گفتند: آری. گفتم: هم آهنگین است و هم ساده و کوتاه. بچهها گفتند: آخر عمو سبزیفروش که سرود نمیشود. گفتم: بچهها گوش کنید! و خودم با صدای بلند و خیلی جدی شروع به خواندن کردم: «عمو سبزیفروش… بله. سبزی کمفروش… بله. سبزی خوب داری؟… بله» فریاد شادی از بچهها برخاست و شروع به تمرین کردیم. بیشتر تکیه شعر روی کلمه «بله» بود که همه با صدای بم و زیر میخواندیم. همه شعر را نمیدانستیم. با توافق همدیگر، سرود ملی به اینصورت تدوین شد:
عمو سبزیفروش!… بله/ سبزی کمفروش!… بله/ سبزی خوب داری؟… بله/ خیلی خوب داری؟… بله/ عمو سبزیفروش!… بله/ سیب کالک داری؟… بله/ زالزالک داری؟… بله/ سبزیت باریکه؟… بله/ شبهات تاریکه؟… بله/ عمو سبزیفروش!… بله…
این را چند بار تمرین کردیم. روز رژه با یونیفورم یکشکل و یکرنگ از مقابل امپراتور آلمان، عمو سبزیفروش خوانان رژه رفتیم. پشت سر ما دانشجویان ایرلندی در حرکت بودند. از بله گفتن ما به هیجان آمدند و بله را با ما همصدا شدند، بهطوری که صدای بله در استادیوم طنینانداز شد و امپراتور هم به ما ابراز تفقد فرمودند و داستان بهخیر گذشت.»
۵- «ای ایران» سرود ملی نیست
برخی به اشتباه قطعه ای ایران را سرود ملی میدانند، در حالی که این قطعه سرود رسمی هیچ یک از دولتهای ایران نبوده، بلکه یک سرود میهنی است. این سرود در نخستین سالهای پس از انقلاب اسلامی و تا پیش از گردآوری نخستین سرود ملی جمهوری اسلامی ایران، به عنوان سرود ملی استفاده میشد که براساس شعری از حسین گلگلاب، استاد پیشین دانشگاه تهران شکل گرفته و در جریان اشغال نظامی ایران از سوی متفقین کامل شد. این قطعه همان سالها به رهبری روحالله خالقی، آهنگساز مشهور و خوانندگی بنان اجرا شده و از جمله آثار درخشان موسیقی میهنی محسوب میشود.