انشا در مورد ذهن

انشا در مورد ذهن

/ انشا در مورد ذهن /

***************

انشا در مورد ذهن

در جنگلی سبز  با درختانی  بلند و زیبا قدم می زنم .  به هر سمتی که نگاه می کنم  همه جا پر از درختان صنوبر کاج به چشم می خورد . بوته های توت و تمشک را می بینم  به سمت بوته ها می روم و کمی از آن ها را می خوردم و از مزه ی  ترش و دلنشین آن لذت می برم … پرنده های خوش صدا  با آواز های زیبا  از ان سو به آن سو  پرواز می کننند.

پروانه های رنگارنگ  را می بینم و به سمت ان  می روم . یکی از انها نظرم را جلب می کند دنبالش می روم تا بگیرمش از این طرف تا آن طرف و با این پروانه ی زیبا بازی میکنم و به هر طرف که می رود من را نیز به سمت خود می کشاند .

اما پروانه به اوج می رود و من اورا گم می کنم ولی وقتی که به اطراف نگاه می کنم  می بینم که از جنگل خارج شدم و از دور صدای دریا را می شنوم میدوم تا به دریا برسم  ونسیمی ملایم  موهایم را به بازی می دهد وقتی به روبه روی دریا می رسم خورشید در حال غروب است و دریایی ابی  با اسمانی قرمز لحظه ناب و بی نظیری را به وجود می اورد من روی زمین می نشینم در حالی که به دریای و غروب اسمان نگاه می کنم و نسیمی ملایم می وزد.

**************

انشا در مورد ذهن

  ما انسان ها از لحظه ای که در این کره ی خاکی چشم به جهان می گشاییم تا لحظه ی که با زندگی در سیاره ی زمین وداع می کنیم، فراز و نشیب های زیادی را پشت سر می گذاریم. بسیاری از ما هر بلایی که بر سرمان می آید آن را سرنوشت محتوم و تقدیر لا یتغیّر خود می دانیم و در مواجهه با مشکلات از خدا و زمین و زمان گله می کنیم که چرا من؟

      این نوع تقدیر گرایی صحت ندارد زیرا خداوند متعال به همه ی ما یک ابزار بسیار قدرتمند به نام مغز عطا فرموده است که هیج کامپیوتری در دنیا قادر نیست با آن برابری کند. برای درک بهتر اجازه بدهید ذهن را با کامپیوتر مقایسه کنیم :

زمانی که شما یک دستگاه کامپیوتر خریداری می کنید چنانچه سیستم عامل ویندوز یا برنامه های اجرایی ( نظیر نرم افزار تایپ Word ، نرم افزار آماری SPSS ، بازی های مختلف و …….. ) را روی آن نصب نکنید با کامپیوترتان علی رغم قدرت و سرعت پردازش خیلی بالا هیچ کاری نمی توانید انجام دهید. مغز انسان هم به همین ترتیب یک ابزار پر قدرت با ظرفیت های بسیار بالاست اما در بدو تولد عاری از هر نوع برنامه ای است و بجز چند رفتار غریزی کاری از آن بر نمی آید.

      سناریوی اصلی زندگی ما از لحظه ی تولد کلید می خورد. در واقع بر اثر فرایند یادگیری نرم افزارهای هدایت کننده ی رفتارهای ما تشکیل می شوند؛ خوب و بد، زشت و زیبا، ارزش و ضد ارزش و به تعبیر کلی افکار و باورهای ما  شکل می گیرند و شخصیت و سرنوشت ما را رقم می زنند.

 

****************

انشا در مورد ذهن

ذهن (به عربی: عقل)، مجموعه ای از توانایی‌های فکری است که شامل هوشیاری، تصورات، ادراک، تفکر، قضاوت، زبان و حافظه می‌شود و معمولاً آن را وجود توانایی هوشیار بودن و اندیشه تعریف می‌کنند. ذهن دربرگیرنده قدرت تصور، تشخیص و قدردانی است و مسئولیت پردازش احساسات و عواطف را برعهده دارد که منجر به عملکرد و نوع رفتار افراد می‌شود.[۱]

از دیرباز بررسی اجزا، تشکیل دهنده ذهن و خصوصیات انحصاری آن در فلسفه، مذهب، روانشناسی و علوم ادراکی مرسوم بوده‌است.

یکی از سوالات بارز در این زمینه در ارتباط با طبیعت ذهن مسئله ذهن و جسم می‌باشد که به بررسی ارتباط ذهن با جسم (مغز) می‌پردازد. دیدگاه‌های قدیمی تر از قبیل دوالیزم (اعتقاد به دوگانگی) و ایده‌آلیزم (آرمانگرایی)، ذهن را غیر جسمانی می‌دانند. نظرات جدید اغلب بر فیزیکالیزم (اصالت فیزیک) و فانکشنالیزم (کاربرد گرایی) متمرکزند که باور دارند ذهن همانند مغز در برابر پدیده‌های فیزیکی از قبیل فعالیتهای عصبی تقلیل پذیر است. اگرچه دوالیزم و ایده‌آلیزم هنوز هم حامیان بسیاری دارند. سؤال دیگر در این زمینه این است که کدامیک از موجودات قابل داشتن ذهن هستند. (کتاب دانشمند جدید هشت سپتامبر ۲۰۱۸ صفحه ده). به عنوان مثال، آیا ذهن منحصر به انسانهاست و برخی یا همه حیوانها؟ تمام موجودات زنده؟ آیا تمام آنها ذهنی با خصوصیات دقیق و قابل توصیف دارند؟ یا داشتن ذهن مختص به بعضی ماشینهای ساخته دست بشر است؟[۲]

طبیعت ذهن هرچه که باشد، توافق عموم بر این است که ذهن موجودات را قادر می‌سازد تا به آگاهی درونی برسند به خصوص در محیط پیرامونشان برای دریافت و پاسخ به محرکهای عامل و برخوداری از هشیاری که شامل تفکر و احساسات می‌شود.

در سنتهای مذهبی و فرهنگی متفاوت، درک مفهوم ذهن گوناگون است. برخی داشتن ذهن را منحصر به انسانها می‌دانند در حالیکه برخی دیگر (مثل انیمیزم و پانپسیخیزم) داشتن ذهن را به موجودات غیر زنده، حیوانها و خدایان نسبت می‌دهند. یک سری از مکاتب قبلی ذهن را (که بعضاً به جای آن از کلمات روح و جان استفاده می‌کردند) با نظریه‌های زندگی بعد از مرگ یا فلسفه انتظام گیتی ربط می‌دادند. به عنوان مثال در اصول زرتشت، بودا، افلاطون، ارسطو، یونان باستان، هند و بعدها اسلام و فیلسوفان قرون وسطی در اروپا و فیلسوفهای ذهنی مهم اعم از افلاطون، پاتانیالی، دکارت، لیبنیز، لوک، بکرلی، هام، کنت، هگل، شوپنهاگ، سرل،دنت، فودور، ناگل و چالمرز. روانشناسانی از قبیل فروید و جیمز و دانشمندان کامپیوتری از قبیل ترنینگ و پوتنام نظریات نافذی دربارهٔ طبیعت ذهن ارایه داده‌اند. امکان اذهان درموجودات غیر زنده درمقوله هوش مصنوعی مورد بررسی قرار می‌گیرد که در ارتباط با فیزیولوژی دستگاه عصبی و نظریه اطلاعاتی کار می‌کند تا به راهی دست یابد تا ماشینهای غیر زنده بتوانند اطلاعات را به نوعی مشابه ویا متفاوت با پدیده ذهنی بشر پردازش کنند.

ذهن به صورت سیالی از خود آگاهی نیز به تصویر کشیده شده، جایی که ادراک حواس و پدیده فکری همواره در حال تغییر هستند. خواص تشکیل دهنده ذهن مورد بحث قراردارند. بعضی از روانشناسان ادعا می‌کنند که فقط عملکردهای فکری «برتر» علی‌الخصوص منطق و حافظه، ذهن را تشکیل می‌دهند. از این نظر احساساتی نظیر عشق، تنفر، ترس و لذت در طبیعت درونی و ابتدایی ترند و به همین دلیل می‌بایست متفاوت از ذهن در نظر گرفته شوند

***************