انشا درباره ظهر عاشورا

انشا درباره ظهر عاشورا

/ انشا درباره ظهر عاشورا /

*******************

انشای ساده عاشورا

مقدمه: عاشورا روز دهم محرم است و مردم از اول ماه محرم و چند روز مانده به عاشورا در سراسر ایران برای روز‌های عزاداری سالار شهیدان آماده می‌شوند.
بدنه اصلی: مردم ایران کوچه‌ها و مساجد و حسینیه‌ها را با پارچه‌های سیاه می‌پوشانند و کنار خیابان‌ها ایستگاه‌های صلواتی بر پا می‌کنند تا از عزاداران حسینی پذیرایی کنند.
اکثر مردم در این ماه بخاطر احترام به امام حسین (ع) لباس مشکی می‌پوشند، همچنین در این روز‌ها هر کسی با توجه به توانایی مالی خود، نذری می‌دهد.
زنان اقوام و فامیل در یک خانه جمع می‌شوند و حلیم و شله‌زرد می‌پزند، پس از آماده شدن آن را تزئین کرده و بین همسایه‌ها پخش می‌کنند.
شب‌های ماه محرم مراسم نوحه‌خوانی و عزاداری در اکثر مساجد، تکیه‌ها، حسنیه‌ها و در بعضی خانه‌ها برگزار می‌شود.
در این روز‌ها بچه‌ها هم کنار بزرگ‌تر‌ها در عزاداری‌ها شرکت می‌کنند.
دختر‌ها همراه مادر‌ها به مراسم عزاداری می‌روند و پسر‌ها هم کنار پدر‌ها به دسته‌جات می‌پیوندند.
در روز تاسوعا و عاشورا دسته‌های کوچک و بزرگ از محل‌های اصلی‌شان به طرف میدان‌های اصلی شهر و یا در شهر‌های مذهبی به سوی اماکن مذهبی حرکت می‌کنند و همگی در یک مکان جمع می‌شوند و روز عاشورا نماز ظهر عاشورا را به یاد آخرین نماز امام حسین (ع) و یاران با وفایش که در میدان جنگ خوانده شد، می‌خوانند.
نتیجه‌گیری: امام حسین (ع)، ۷۲ نفر از یاران ایشان و خانواده‌های این شهیدان که بعد از جنگ اسیر شدند همگی درس فداکاری و شجاعت به ما آموختند و ما در روز عاشورا با زنده نگه داشتن یاد آن‌ها تلاش می‌کنیم از تک‌تک اتفاقاتی که در کربلا افتاد درس بگیریم و هیچ وقت در مقابل افراد ظالم سکوت نکنیم و همیشه در راهی حرکت کنیم که به حقیقت نزدیک است.
 
*************

انشای تحقیقی درباره عاشورا

مقدمه: کلمه عاشورا به معنی روز دهم است و واقعه عاشورا روز دهم ماه محرم سال ۶۱ هجری قمری، برابر بیست و یکم مهرماه سال ۵۹ خورشیدی اتفاق افتاد.
بدنه اصلی: یزید پس از مرگ پدرش معاویه به حکومت رسیده بود. او نامه‌ای به حاکم مدینه نوشت و دستور داد که از حسین برای یزید بیعت بگیرد و اگر حاضر نشد او را به قتل برساند. حسین پسر علی موافق راه و روش حکومت هم‌عصر خود نبود؛ بنابراین حاضر به بیعت کردن با یزید نشد و با خانواده خود برای حج از مدینه به مکه رفت. در این هنگام عده‌ای از مردم کوفه که از مرگ معاویه با خبر شده بودند نامه‌هایی برای امام حسین نوشتند و از او خواستند تا به عراق و کوفه بیاید.
امام حسین نیز که مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاده بود، خود مراسم حج تمتع را به عمره تبدیل کرد و به طرف کوفه حرکت نمود. ابتدا شماری از مردم کوفه با مسلم بن عقیل همراه شدند؛ اما با ورود عبیدالله بن زیاد که از طرف یزید به حکومت کوفه گمارده شده بود و خبر آورده بود که حسین مراسم حج را نیمه کاره گذاشته و قاضی شریح فتوای قتل او را داده‌است و مردم کوفه را تهدید کرده بود مسلم را ترک کنند تا بلکه حسین را از ترک حج و آمدن به کوفه منصرف کرده و مانع بیعت مردم کوفه با وی شوند، مردم کوفه بیعت خود را از حسین پسر علی پس گرفتند و به مخالفت با ایشان روی آوردند.
امام حسین (ع) و خانواده‌شان همراه با یارانشان از مکه راهی کوفه شده بودند، اما افراد یزید در منطقه‌ای به نام دشت کربلا راه را بر امام بستند و همچنین بین آن‌ها و رود فرات فاصله انداختند تا امام و همراهان او نتوانند به آب دسترسی داشته باشند.
افراد یزید دستور داشتند که از امام حسین (ع) بیعت بگیرند و امام را مجبور کنند تا حکومت یزید را قبول کند، یا او را به شهادت برسانند.
امام حسین که می‌دانست یزید فردی فاسد و ستمگر است و شایستگی حکومت بر مسلمانان را ندارد و اگر حاکم باشد به مردم ظلم می‌کند حاضر نشد حکومت او را بپذیرد و حادثه کربلا و شهادت ایشان و یارانش اتفاق افتاد.
امام حسین (ع) قبل از شروع جنگ بار‌ها به همراهانش گفت که اگر با من بمانید شهید خواهید شد و به همین خاطر تعداد زیادی از افرادی که به خاطر به دست آوردن پول در جنگ با امام آمده بودند او را تنها گذاشتند و افراد کمی همراه امام برای روز جنگ ماند.
کسانی که همراه امام ماندند همگی عاشق امام حسین (ع) و خداوند بودند و از شهید شدن در این راه نمی‌ترسیدند.
در روز عاشورا افراد ستمگر یزید حتی به بچه‌های کوچک امام حسین (ع) هم رحم نکردند و کودک ۶ ماهه امام حسین (ع) را که علی اصغر نام داشت و تشنه بود، به شهادت رساندند.
عاقبت جنگ بین امام و یارانش و افراد یزید اتفاق افتاد و امام و اکثر یاران شجاع و دلیرش که چندین روز بود آب نخورده بودند با لب‌های تشنه به شهادت رسیدند.
پس از تمام شدن جنگ و شهادت امام و همه یارانش، سپاهیان یزید که می‌دیدند کسی نیست دیگر از زن‌ها و بچه‌ها دفاع کند، وحشیانه به خیمه‌ها حمله کردند. آن‌ها در بیابان بچه‌ها را دنبال می‌کردند تا گوشواره‌هایشان را از گوششان در آورند. بچه‌ها که می‌دیدند راه فراری نیست به حضرت زینب (س) پناه می‌بردند و او با شجاعت جلوی افراد ظالم یزید می‌ایستاد و سعی می‌کرد تا از بچه‌ها دفاع کند و آن‌ها را آرام کند تا زیاد نترسند.
در پایان روز عاشورا سپاهیان یزید زن‌ها و بچه‌ها را به اسارت گرفتند و ابتدا به کوفه و بعد به شام که محل حکومت یزید بود بردند.
نتیجه‌گیری: امام حسین و یارانش در روز عاشورا از خودشان شجاعت نشان دادند و حضرت زینب بعد از آن با صبر و صلابت در مقابل دشمنان خدا ایستاد و پیام عاشورا را منتقل کرد تا ما امروز اسلام واقعی داشته باشیم.
 
*************

انشای ادبی با موضوع عاشورا

مقدمه: دوباره عاشورا روز حماسه و خون از راه می‌آید. سلامی می‌کنم به عاشورا و خون‌هایی که بر روی زمین داغ کربلا نقش بسته است.
بدنه اصلی: سلام بر حسین (ع) پسر زهرا (س) که در یک سوی میدان با قامتی استوار ایستاده بود و در آن سو لشکری بزرگ و انبوه در برابرش صف کشیده بودند. او که به جز آتش و تشنگی دستی به یاریش نیامد تا زمین از خون او و یارانش رنگین شد.
روز بزرگ عاشورا روزی سراسر غم و اندوه و ناله بود، گویی در آن روز خورشید، نور خود را از دست داده بود، ولی مصیبت بس طاقت‌فرسا می‌نمود.
حسین مانند کوه در تیر باران دشمن ایستادگی کرد و گل‌های باغ هستی‌اش در این راه پرپر شدند.
زینب (س) شمشیر‌های فتنه را می‌دید که در آسمان می‌رقصند و بر جان کسی ضربه می‌زنند که خداوند از همه بیشتر عاشقش است. در صحرای دل زینب چه نوا‌ها آفریده شد و تا جان داشت در غمش اشک ریخت.
بر غم برادرش در صحرای محرم که تنها و غریب ماند؛ همان برادری که شب را محرم دردهایش می‌دانست و روز را آغاز پیروزی و سربلندی.
در عاشورا نوایی می‌رسد از سوی خیمه‌ها، نوایی از داغ دل زینب، نوایی از مشک‌هایی که با نیزه پاره شد. مشک‌هایی که با لب‌های خشکیده تماشاگر دردناک‌ترین صحنه‌های عطش بودند و خیمه‌هایی که در آتش حسرت سوختند و بی خانمانی اهل بیت را فریاد زدند.
عاشورا روزیست که شش ماهه حسین (ع) در برابر دیدگانش پرپر می‌شود و جوانی قاسم و نوجوانی علی اکبر را ازدست رفته می‌بیند.
در عاشورا آسمان که هیچ، حتی رود‌ها هم از دلتنگی مرثیه می‌خواندند و عزادار او بودند.
نتیجه‌گیری: برای شهادت حسین در محرم آتش و گرمایی در دل شیعیان است که هرگز سرد و خاموش نخواهد شد. کاش ما قدر این خون‌ها را بدانیم و به یاد داشته باشیم که چرا امام حسین (ع) این رنج‌ها را تحمل کرده است، چرا زینب الگوی مقاومت و ایثار و جان فشانی است. کاش درس‌های عاشورا را از یاد نبریم که عاشورا درس بزرگی از ایثار و فداکاری بود درس محبت و عشق و ایمان. درسی که عاشورا می‌گوید این است که آزاده باش و جلوی ظلم بایست حتی اگر تو را از بین ببرند. پس ما بکوشیم تا این درس‌ها را بیاموزیم و ستون محکم دینی که با مجاهدت و شهادت بهترین اهل بیت رسول (ص) به دست ما رسیده را استوارتر و محکم‌تر سازیم.
*******************

مناسب کودکان

ماه محرم ماهی است که امام حسین (ع) و ۷۲ نفر از یارانش برای دفاع از حق در مقابل باطل، با یزید جنگ کردند و شهید شدند.

امام حسین (ع) و خانواده اش همراه با یارانشان از مکه راهی کوفه شده بودند، اما افراد یزید در منطقه ای به نام دشت کربلا راه را بر امام بستند و همچنین بین آن ها و رود فرات فاصله انداختند تا امام و همراهان او نتوانند به آب دسترسی داشته باشند.

افراد یزید دستور داشتند که از امام حسین (ع) بیعت بگیرند و امام را مجبور کنند تا حکومت یزید را قبول کند، یا او را به شهادت برسانند.

امام که می دانست یزید فردی فاسد و ستمگر است و شایستگی حکومت بر مسلمانان را ندارد و اگر حاکم باشد به مردم ظلم می کند حاضر نشد حکومت او را بپذیرد و حادثه ی کربلا و شهادت آن ها اتفاق افتاد.

امام حسین (ع) قبل از شروع جنگ بارها به همراهانش گفت که اگر با من بمانید شهید خواهید شد و به همین خاطر تعداد زیادی از افرادی که به خاطر به دست آوردن پول در جنگ با امام آمده بودند او را تنها گذاشتند و افراد کمی همراه امام برای روز جنگ ماند.

کسانی که همراه امام ماندند همگی آدم های خوب و عاشق امام حسین (ع) و خداوند بودند و از شهید شدن در این راه نمی ترسیدند.

افراد ستمگر یزید در کربلا حتی به بچه های کوچک امام حسین(ع) هم رحم نکردند و در روز هفتم محرم کودک ۶ ماهه امام حسین(ع) که علی اصغر نام داشت را به شهادت رساندند.

در روز دهم محرم (روز عاشورا) جنگ بین امام و یارانش و افراد یزید اتفاق افتاد و امام و اکثر یاران شجاع و دلیرش که چندین روز بود آب نخورده بودند با لب های تشنه به شهادت رسیدند.

پس از تمام شدن جنگ و شهادت امام و همه ی یارانش، سپاهیان یزید که می دیدند کسی نیست دیگر از زن ها و بچه ها دفاع کند، وحشیانه به خیمه ها حمله کردند.

آن ها در بیابان بچه ها را دنبال می کردند تا گوشواره هایشان را از گوششان در آورند.

بچه ها که می دیدند راه فراری نیست به حضرت زینب که خواهر امام حسین (ع) است پناه می بردند و او با شجاعت جلوی افراد ظالم یزید می ایستاد و سعی می کرد تا از بچه ها دفاع کند و آن ها را آرام کند تا زیاد نترسند.

در پایان روز عاشورا سپاهیان یزید زن ها و بچه ها را به اسارت گرفتند و ابتدا به کوفه و بعد به شام که محل حکومت یزید بود بردند.

*************

مناسب برای نوجوانان

مردم چند روز مانده به ماه محرم در سراسر ایران برای روزهای عزاداری سالار شهیدان آماده می شوند.

کوچه ها و مساجد و حسینیه ها را با پارچه های سیاه می پوشانند و کنار خیابان ها ایستگاه های صلواتی بر پا می کنند تا از عزاداران حسینی پذیرایی کنند.

اکثر مردم در این ماه بخاطر احترام به امام حسین (ع) لباس مشکی می پوشند، همچنین در این روزها هر کسی با توجه به توانایی مالی خود، نذری می دهد.

زنان اقوام و فامیل در یک خانه جمع می شوند و حلیم و شله زرد می پزند، پس از آماده شدن آن را تزئین کرده و بین همسایه ها پخش می کنند.

شب های ماه محرم مراسم نوحه خوانی و عزاداری در اکثر مساجد، تکیه ها، حسنیه ها و در بعضی خانه ها برگزار می شود.

در این روزها بچه ها هم کنار بزرگترها در عزاداری ها شرکت می کنند.

دخترها همراه مادرها به مراسم عزاداری می روند و پسرها هم کنار پدرها به دسته جات می پیودند.

در روز تاسوعا و عاشورا دسته های کوچک و بزرگ از محل های اصلی شان به طرف میدان های اصلی شهر و یا در شهرهای مذهبی به سوی اماکن مذهبی حرکت می کنند و همگی در یک مکان جمع می شوند و روز عاشورا نماز ظهر عاشورا را به یاد آخرین نماز امام حسین (ع) و یاران با وفایش که در میدان جنگ خوانده شد، می خوانند.

امام حسین (ع)، ۷۲ نفر از یاران ایشان و خانواده های این شهیدان که بعد از جنگ اسیر شدند همگی درس فداکاری و شجاعت به ما آموختند و ما در ماه محرم با زنده نگه داشتن یاد آن ها تلاش می کنیم از تک تک اتفاقاتی که در کربلا افتاد درس بگیریم و هیچ وقت در مقابل افراد ظالم زمان خودمان سکوت نکنیم و همیشه در راهی حرکت کنیم که به حقیقت نزدیک است.

*******************

مناسب کودکان

ماه محرم ماهی است که امام حسین (ع) و ۷۲ نفر از یارانش برای دفاع از حق در مقابل باطل، با یزید جنگ کردند و شهید شدند.

امام حسین (ع) و خانواده اش همراه با یارانشان از مکه راهی کوفه شده بودند، اما افراد یزید در منطقه ای به نام دشت کربلا راه را بر امام بستند و همچنین بین آن ها و رود فرات فاصله انداختند تا امام و همراهان او نتوانند به آب دسترسی داشته باشند.

افراد یزید دستور داشتند که از امام حسین (ع) بیعت بگیرند و امام را مجبور کنند تا حکومت یزید را قبول کند، یا او را به شهادت برسانند.

امام که می دانست یزید فردی فاسد و ستمگر است و شایستگی حکومت بر مسلمانان را ندارد و اگر حاکم باشد به مردم ظلم می کند حاضر نشد حکومت او را بپذیرد و حادثه ی کربلا و شهادت آن ها اتفاق افتاد.

امام حسین (ع) قبل از شروع جنگ بارها به همراهانش گفت که اگر با من بمانید شهید خواهید شد و به همین خاطر تعداد زیادی از افرادی که به خاطر به دست آوردن پول در جنگ با امام آمده بودند او را تنها گذاشتند و افراد کمی همراه امام برای روز جنگ ماند.

کسانی که همراه امام ماندند همگی آدم های خوب و عاشق امام حسین (ع) و خداوند بودند و از شهید شدن در این راه نمی ترسیدند.

افراد ستمگر یزید در کربلا حتی به بچه های کوچک امام حسین(ع) هم رحم نکردند و در روز هفتم محرم کودک ۶ ماهه امام حسین(ع) که علی اصغر نام داشت را به شهادت رساندند.

در روز دهم محرم (روز عاشورا) جنگ بین امام و یارانش و افراد یزید اتفاق افتاد و امام و اکثر یاران شجاع و دلیرش که چندین روز بود آب نخورده بودند با لب های تشنه به شهادت رسیدند.

پس از تمام شدن جنگ و شهادت امام و همه ی یارانش، سپاهیان یزید که می دیدند کسی نیست دیگر از زن ها و بچه ها دفاع کند، وحشیانه به خیمه ها حمله کردند.

آن ها در بیابان بچه ها را دنبال می کردند تا گوشواره هایشان را از گوششان در آورند.

بچه ها که می دیدند راه فراری نیست به حضرت زینب که خواهر امام حسین (ع) است پناه می بردند و او با شجاعت جلوی افراد ظالم یزید می ایستاد و سعی می کرد تا از بچه ها دفاع کند و آن ها را آرام کند تا زیاد نترسند.

در پایان روز عاشورا سپاهیان یزید زن ها و بچه ها را به اسارت گرفتند و ابتدا به کوفه و بعد به شام که محل حکومت یزید بود بردند.

*************

مناسب برای نوجوانان

مردم چند روز مانده به ماه محرم در سراسر ایران برای روزهای عزاداری سالار شهیدان آماده می شوند.

کوچه ها و مساجد و حسینیه ها را با پارچه های سیاه می پوشانند و کنار خیابان ها ایستگاه های صلواتی بر پا می کنند تا از عزاداران حسینی پذیرایی کنند.

اکثر مردم در این ماه بخاطر احترام به امام حسین (ع) لباس مشکی می پوشند، همچنین در این روزها هر کسی با توجه به توانایی مالی خود، نذری می دهد.

زنان اقوام و فامیل در یک خانه جمع می شوند و حلیم و شله زرد می پزند، پس از آماده شدن آن را تزئین کرده و بین همسایه ها پخش می کنند.

شب های ماه محرم مراسم نوحه خوانی و عزاداری در اکثر مساجد، تکیه ها، حسنیه ها و در بعضی خانه ها برگزار می شود.

در این روزها بچه ها هم کنار بزرگترها در عزاداری ها شرکت می کنند.

دخترها همراه مادرها به مراسم عزاداری می روند و پسرها هم کنار پدرها به دسته جات می پیودند.

در روز تاسوعا و عاشورا دسته های کوچک و بزرگ از محل های اصلی شان به طرف میدان های اصلی شهر و یا در شهرهای مذهبی به سوی اماکن مذهبی حرکت می کنند و همگی در یک مکان جمع می شوند و روز عاشورا نماز ظهر عاشورا را به یاد آخرین نماز امام حسین (ع) و یاران با وفایش که در میدان جنگ خوانده شد، می خوانند.

امام حسین (ع)، ۷۲ نفر از یاران ایشان و خانواده های این شهیدان که بعد از جنگ اسیر شدند همگی درس فداکاری و شجاعت به ما آموختند و ما در ماه محرم با زنده نگه داشتن یاد آن ها تلاش می کنیم از تک تک اتفاقاتی که در کربلا افتاد درس بگیریم و هیچ وقت در مقابل افراد ظالم زمان خودمان سکوت نکنیم و همیشه در راهی حرکت کنیم که به حقیقت نزدیک است.

*****************