انشا درباره شکر نعمت نعمتت افزون کند
شکر و سپاس به عنوان فضیلتی اخلاقی مورد تایید و تاکید است. هر انسانی با عقل خود به این نتیجه می رسد که باید در برابر افرادی که به گونه ای کاری و یا نعمتی را به وی می دهند شکر کند.
شکر همواره در برابر نعمتی است . به این معنا که انسان نسبت به نعمتی که به وی داده می شود خود را موظف می بیند که تشکر کند و سپاس خویش را به جا آورد.
تشکر و سپاس به شکلهای مختلف انجام می پذیردمثلا شخص به زبان، سپاس خود را ابراز می کند. استفاده درست از نعمت نوع دیگری از شکرگذاری است که بالاتر از شکر زبانی است.
در آیات بسیاری از قرآن به مسئله سپاس و شکر اشاره شده و از مردمان خواسته شده است که نسبت به نعمت و نعمت دهنده شاکر باشند
توجه به این نکته نیز لازم است که تشکر و قدردانی از کسانی که وسیله نعمتی برای انسان هستند نیز لازم است چنان که امام سجاد(ع) می فرماید: روز قیامت خداوند متعال به بعضی از بندگانش می گوید: آیا شکر فلان کس را بجای آوردی عرض می کند: پروردگارا! من شکر تو را به جای آوردم، خداوند می فرماید: چون شکر او را بجا نیاوردی شکر مرا هم بجا نیاورده ای! سپس افزود «اشکر کم الله اشکر کم للناس؛ شکرگزارترین شما در پیشگاه خدا کسی است که از نعمتها و زحمات مردم بیشترین قدردانی
و شکرگزاری را به عمل آورد.
امام هادی علیه السلام فرموده اند:
أَلشّاکِرُ أسعَدُ بِالشُّکرِ مِنهُ بِالنِّعمَةِ الَّتی أوجَبَتِ الشُکرَ لَأَنَّ النِّعَمَ مَتاعٌ و الشُکرُ نِعَمٌ وَ عُقبی
شکرگزاری از نعمت، از خود نعمت بهتر است چون نعمت متاع دنیای فانی است و لکن شکر، نعمت جاودانه آخرت است.
هر روز صبح وقتی از خواب بیدارمی شویم، روزمان را با این فکر شروع کنیم که:
اگر واقعا می خواستم شکرگزاری کنم، بابت چه چیزی در زندگی ام می توانستم شاکر و حق شناس باشم؟
در این جهان بیکران، وجود داشتن، نعمتی به تمام معناست و از این که می توانم نفس بکشم،زندگی کنم و هنوز یک روز برای زندگی کردن پیش رو دارم،شکرگزار هستم؟
می توانم از حواس ام بهره ببرم، می توانم به زیبایی های طبیعت بنگرم، می توانم بوی غذاها و مطبو ع ترین عطرها را حس کنم، می توانم نور خورشید، وزش باد و و نوازش آفتاب و باد را روی بدنم احساس کنم، می توانم طعم خوراکی ها را بچشم. خدا را به خاطر سلامتی که در وجودم قرار داده ، به خاطر انرژی که به من توان می دهد واین امکان را می دهد تا شروع به حرکت کرده و کارهایم را انجام دهم، شکر می گویم.
****************
معنی ضرب المثل شکر نعمت، نعمتت افزون کند
۱- وقتی انسان از نعمت های خدا تشکر و قدر آن ها را می داند ، خدا از سپاس گزاری او شاد می شود و نعمت های بیش تری به او می بخشد ، سپاس نعمت های خدا یعنی اینکه از نعمت های داده شده خوب استفاده کنیم و آنها را هدر ندهیم.
۲- شکرگزاری از نعمت، از خود نعمت بهتر است چون نعمت متاع دنیای فانی است و لکن شکر، نعمت جاودانه آخرت است.
۳- تشکر و سپاس به شکلهای مختلف انجام می پذیردمثلا شخص به زبان، سپاس خود را ابراز می کند. استفاده درست از نعمت نوع دیگری از شکرگذاری است که بالاتر از شکر زبانی است.
۴- شکر و سپاس به عنوان فضیلتی اخلاقی مورد تایید و تاکید است. هر انسانی با عقل خود به این نتیجه می رسد که باید در برابر افرادی که به گونه ای کاری و یا نعمتی را به وی می دهند شکر کند.
داستان برای ضرب المثل شکر نعمت، نعمتت افزون کند
روزی، سنگتراشی که از کار خود ناراضی بود و احساس حقارت میکرد، از نزدیکی خانه بازرگانی رد میشد. در باز بود و او خانه مجلل، باغ و نوکران بازرگان را دید و به حال خود غبطه خورد با خود گفت : این بازرگان چقدر قدرتمند است! و آرزو کرد که او هم مانند بازرگان باشد.
در یک لحظه، به فرمان خدا او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد! تا مدت ها فکر میکرد که ازهمه قدرتمندتر است. تا این که یک روز حاکم شهر از آنجا عبور کرد، او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بارزگانان.
مرد با خودش فکر کرد : کاش من هم یک حاکم بودم، آن وقت از همه قوی تر میشدم!
در همان لحظه ، او تبدیل به حاکم مقتدر شهر شد. در حالی که روی تخت روانی نشسته بود، مردم همه به او تعظیم میکردند. احساس کرد که نور خورشید او را می آزارد و با خودش فکر کرد که خورشید چقدر قدرتمند است .
او آرزو کرد که خورشید باشد و تبدیل به خورشید شد و با تمام نیرو سعی کرد که به زمین بتابد و آن را گرم کند.
پس از مدتی ابری بزرگ و سیاه آمد و جلوی تابش او را گرفت. پس با خود اندیشید که نیروی ابر از خورشید بیشتر است، و آرزو کرد که تبدیل به ابری بزرگ شود و آنچنان شد.
کمی نگذشته بود که بادی آمد و او را به این طرف و آن طرف هل داد. این بار آرزو کرد که باد شود و تبدیل به باد شد. ولی وقتی به نزدیکی صخره سنگی رسید، دیگر قدرت تکان دادن صخره را نداشت. با خود گفت که قوی ترین چیز در دنیا، صخره سنگی است و تبدیل به سنگی بزرگ و عظیم شد.
همان طور که با غرور ایستاده بود، ناگهان صدایی شنید و احساس کرد که دارد خورد میشود. نگاهی به پایین انداخت و سنگتراشی را دید که با چکش و قلم به جان او افتاده است!
***************
یک لحظه سکوت کنیم و ببینیم که چه نعمتهایی داریم ….
ارزش یک لحظه سکوت را واقعا دارد … !!!؟؟؟
خدایا شکرت که خدایی داریم . تن سالم، خانواده سالم، امنیت، دلشادی و … خیلی چیزهای زیاد که اگر بخواهیم فقط بنویسیم شاید چند جلد کتاب بشود . ما در پی آرامش هستیم اما آرامش را در نداشته هایمان میجوییم.
زندگی ما شده پر از حسرت چیزهای نداشته مان و متاسفانه هر روز هم تکرار میکنیم و …
حالا بیاییم برای چند لحظه به داشته هایمان نگاه کنیم و ببینیم که آیا زندگی ارزش لذت بردن از لحضات را داده به ما .
یک روز که بر خلاف میل و آرزوهایم میگذشت در حال پیاده روی بودم که درختان سرسبز شهرمان را دیدم و چند لحظه صبر کردم و با دقت نگاه کردم. دیدم که در همین درخت زیبا خداوند چه نعمت هایی قرار داده است و چه طراوتی هر روز به ما میدهد. آن وقت ما فقط نشستیم و حرص اینکه چرا دنیا به ساز ما نمی چرخد را میزنیم. درصورتیکه دنیا اتفاقا به ساز ما هم میزند. فقط باید نگاه مان را تغییر بدهیم …
*****************
ضرب المثل شکر نعمت نعمتت افزون کند به این مفهوم است که اگر کسی برای نعمت های خدا شاکر باشد خداوند روز به روز الطافش را بر روی آن شخص بیشتر می گشاید و اگر کسی برای نعمت هایی که خدا به او داده اعلام نارضایتی کند خداوند همان نعمت اندکی که به او داده را نیز از او خواهد گرفت.
امیرالمومنین علی علیه السلام در حکمت ۲۴۴ نهج البلاغه می فرمایند : خداوند در هر نعمتى حقى دارد.کسیکه حقش را ادا کند نعمت او را افزون کند و کسی که کوتاهى کند نعمت را در خطر زوال قرار میدهد. و سوال و نکته اصلی در این نوشتار این است که حق خداوند در برابر نعمت هایی که به بندگانش عطا می کند چیست؟
کوچکترین حق خداوند
حضرت علی علیه السلام ، خود جواب سوال مطرح شده را با صراحت بیان داشته و می فرمایند : کمترین حق خدا بر عهده شما اینکه از نعمت های الهی در گناهان یاری نگیرید. (نهج البلاغه/ ترجمه دشتی/ حکمت ۳۳۰) و این حقی کوچک و در عین حال بزرگ و چشم گیر است ، چرا که تمام هستی انسان ، نعمتی است که خداوند به وی عطا نموده و در انجام کوچکترین خطا و گناهی لاجرم باید از اعضای خویش اعم از جسمانی و روحانی مدد جوید و در این صورت با استفاده از هر یک از اعضای وجودی خویش و یا نعمت های خارجی که خداوند به وی عطا نموده ، نافرمانی خداوند و در نهایت تضییع حق او نموده است. استمداد از نعمت های خداوند در نافرمانی او یعنی ضایع کردن حق خداوند در برابر نعمت هایش.
کمترین حق خدا بر گردنت ترک صرف نعمتش در معصیت
شکر نعمت ها
یکی دیگر از حقوق خداوند در برابر نعمت هایش ، شکر گذاری اوست. در یک روایت وارد شده است : که سپاسگزارى را کوچک نشمارید. (مشکاه الأنوار / ترجمه عطاردى/ ۲۴ ) این روایت حکایت از مراتب و وجوه شکرگذاری دارد ، بر این اساس شکر خداوند به حمد و سپاس زبانی او خلاصه نشده و مراتب و درجاتی را شامل می گردد.
پستترین مرتبه شکر الهى ، دیدن نعمت ها است از جانب خداى تعالى و او را منعم حقیقى دانستن ، خواه نعمتهاى داخلى ، مثل : وجود و حیات و علم و قدرت ، و مانند اینها ، و خواه خارجى ، مثل : افلاک و انفس و بسایط و مرکّبات ، و غیر اینها. و غیر او را موجد مستقلّ در ایجاد هیچ چیز ندانستن ، و باز از جمله شکر الهى ، عصیان نکردن او است به نعمت او. یعنى : نعمت او را به معصیت صرف نکردن ، نه نعمت هاى داخلى ، مثل آنکه اعضا و جوارح و قوا را به غیر آنچه باید کار فرمود ، کار نفرماید. و به نعمت هاى خارجى مثل آنکه مال را در مصارف نامشروع صرف نکند و اسراف در او جایز نداند. حضرت در این باره می فرمایند : حتى اگر خداوند تهدید به عذاب در برابر عصیان نکرده بود ، واجب بود به پاس نعمتهایش نافرمانى نشود. ( همان/ ۲۹۰) حاصل آنکه ، شکر نه همین گفتن «شکرا للَّه» است ، بلکه حقّ شکر آن است که ، جوارح و اعضا را به غیر آنچه لایق به او است و شغل او است ، مشغول ندارد. (مصباح الشریعه / ترجمه و شرح عبد الرزاق گیلان / ۶۲-۶۳) و این شکر گذاری ثمراتی را با خود به همراه دارد از آن جمله از اسحاق بن عمّار نقل شده است که امام صادق علیه السّلام به من فرمود : اى ابا اسحاق! هر گاه خداوند نعمتى را بر بنده خود ارزانى داشته ، و او قدر آن نعمت را با قلب درک کرده و آشکارا خداى را شکرگزار باشد ، هنوز از سپاس فارغ نشده است که دستور افزونى نعمت ها (از جانب حق) براى او صادر میگردد. (پاداش نیکیها و کیفر گناهان/ ترجمه ثواب الأعمال / ۴۷۵)
شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند
و طریق اصلی شکر نعمت موقوف بر شناخت نعمت است و در اینجا پیوند میان علم و معرفت و شکر خداوند نیز حاصل می شود و طریق حصول علم و معرفت شرع الهی است زیرا آنچه جمیع رضای الهی در آن یا خلاف آن رضای اوست بیان کرده است.
هدف از وجود نعمت ها چیست؟
از دیگر حقوق خداوند در برابر نعمت هایش علت وجود نعمت های گوناگون در اختیار انسان می باشد که با معرفت بدان ، می توان حق خداوند در برابر آن را نیز به جای آورد. در یک جمله می توان گفت هدف از خلقت انسان عبودیت و رسیدن به مرتبه کمال و استفاده از رحمت بی پایان الهی است. و دیگر مخلوقات خداوند نیز یاری گر او در رسیدن به سر منزل مقصود می باشند ، از این رو حضرت می فرمایند : اى مردم!از خدا بترسید!هیچ کس بیهوده و عبث آفریده نشده که به لهو وبازى پردازد ، و سر خود رها نگردیده تا به کارهاى لغو و بى ارزش مشغول شود دنیایدلپسندش ، جاى آخرتى که باید نگرى زشت در نظرش جلوه کرده است ، نگیرد ، آنمغرورى که بدنیا ظفر یافته بلند همت تر از آن کسى نیست که به کمترین سهم از آخرتدست پیدا کرده است. ( حکمت ۳۷۰)
مصرف مال در جای خود
با شناخت صحیح نعمت و با معرفت به فلسفه وجودی و رسالتی که در پی خلق آن نهفته است می توان نعمت را در جایگاه صحیح خود مصرف داشت. گاهی وجود نعمتی در دست فرد مبنی بر بخشش و سود رساندن آن به دیگری است. حضرت امیر در این باره می فرمایند : خدا را بندگانی است که برای سود رساندن به دیگران نعمت های خاصی به آنان بخشیده تا آنگاه که دست بخشنده دارند نعمت ها را در دستشان باقی می گذارد و هرگاه از بخشش دریغ کنند نعمت ها را از دستشان گرفته و به دست دیگران خواهد داد. ( حکمت ۴۲۵)
کوته سخن آنکه تمامی موارد مذکور را می توان به عنوان شرح و بسط مورد اولی یعنی ، کوچکترین حق خداوند دانست چرا برای حفظ چنین مرتبه لاجرم باید مراتب فوق ذکر را نیز مراعات کرده و آنها در نظر داشت ، امید که خداوند ما را از حق گذاران درگاهش قرار دهد.
************