انشا جدید و جالب درباره حسادت

انشا جدید و جالب درباره حسادت

حسادت، آتشی شیطانی است که  وقتی بر جان آدمی می ‌افتد، چاره‌ای در برابرش نیست، می‌ سوزاند و هم تن خاکی را به غم و آزردگی و اندوه گرفتار می‌ کند و هم روح را به گرفتاری در بند و وسوسه‌ های شیطانی در می‌ آورد؛ با خودش ایمان و آرامش و آسودگی را می‌ برد!

 

 نشانه های حسد
1.ناراحتی از رسیدن نعمت به دیگری،بدون نشان دادن عکس العمل.
2.غیبت و عیب جویی.
3.دشمنی،عداوت و کارشکنی.
4.بی مهری یا قطع رابطه از شخص،و پنهان کردن صفات برجسته او به طوری که حتی نمی خواهد سخنی از او بشنود.

حسادت، آتش شیطانی
بعضی افراد با شادی و پیشرفت اطرافیانشان خوشحال می ‌شوند و با اندوه و شکست آن ‌ها، غمگین؛ گویی که عضوی از یک پیکرند. اما هستند کسانی که برایشان مهم نیست بر سر دیگران چه می ‌آید؛ مثل تکه ‌های زائد و غیر مفید یک پیکره که بود و نبودشان هیچ فرقی ندارد.

می‌خواهند همه خوبی ‌ها برای آن‌ ها باشد، دیگران همیشه ضرر کنند و هیچ‌ گاه موفق نباشند! به شادی و موفقیت دیگران حسادت می‌ کنند؛ هرگز در غم و شادی دیگران سهیم نمی‌ شوند؛ هرگز همراه دیگران لبخند نمی ‌زنند، همراه آن ‌ها گریه نمی ‌کنند و این هدیه تلخی است که خودشان، به خودشان داده‌اند.

این افراد که به نعمت ‌هایی که خدا به دیگران داده و به موفقیت ‌هایی که نصیب آنان شده، حسد می ‌برند، به آنچه خدا از فضلش به بندگانش بخشیده، حسد می ‌وزند: «أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ» (1)

 

 حسد را علمای اخلاق این گونه تعریف کرده اند:
حسادت،تمنای سلب نعمت است از دیگری که به صلاح او باشد،یعنی حسود دوست دارد نعمت ها از طرف مقابل گرفته شود،خواه آن نعمت به حسود برسد! یا نرسد.

حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) در این باره می فرماید:«منشأ و ریشه رزایل حسادت است».

البته یک حالتی هم نزدیک به حسادت وجود دارد، که پسندیده و مایه ترقّی و پیشرفت است،و آن حالت غبطه است.

امام صادق(ع) می فرمایند:«به راستی مؤمن غبطه می خورد،ولی حسادت نمی ورزد اما منافق حسادت می ورزد و غبطه نمی خورد».

راستی می دانید نخستین حسدی که از سوی انسان در روی زمین صورت گرفت چه زمانی بود؟ که بود؟برای چه بود؟ و نتیجه اش چه شد؟

آری،نخستین حسد،حسادت قابیل نسبت به برادرش هابیل بود،آن هم به جهت اینکه خداوند قربانی هابیل را پذیرفت ولی قربانی قابیل را نپذیرفت،و این موضوع برای قابیل انگیزه ای برای کشتن برادرش شد.به این آیه شریفه توجه کنید:«و اتل نبأ ابنی آدم بالحقّ اذا قرّباً قرباناً…».(سوره مائده،آیه 27)

در این آیه کریمه داستان حسادت قابیل نسبت به هابیل بیان شده است.نوجوانان و جوانان عزیز در قرآن نمونه هایی از این قبیل ذکر شده است.مانند:داستان برادران یوسف،پسر نوح، هابیل و قابیل و داستان های عبرت آموز دیگر.

 

حسد در آیات قرآن
حسد از جمله رذایل اخلاقی است که ریشه و اساس بسیاری از گناهان و آلودگی‌ های اخلاقی دیگر محسوب می ‌شود. از این رو آیات و روایات متعددی در نکوهش، انگیزه ‌ها و آثار زیانبار فردی و اجتماعی آن در منابع اسلامی وارد شده است.

یکی از عمده‌ ترین عوامل تخریب و فساد در جهان، تخریب و فسادی است که از ناحیه افراد حسود نشأت می‌ گیرد. قرآن حسادت را عامل نخستین قتلی که در روی کره زمین رخ داده است، معرفی کرده و می ‌فرماید: «وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن أَحَدِهِمَا وَلَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قَالَ إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ»؛ «و داستان دو پسر آدم را به درستى بر ایشان بخوان هنگامى که [هر یک از آن دو] قربانیى پیش داشتند پس از یکى از آن دو پذیرفته شد و از دیگرى پذیرفته نشد [قابیل] گفت ‏حتما تو را خواهم کشت [هابیل] گفت‏ خدا فقط از تقوا پیشگان مى ‏پذیرد» (2)

در زمان حضرت آدم (علیه السلام) مراسم قربانی وجود داشته و هابیل و قابیل، فرزندان آدم (علیه السلام) به دستور پدرشان، عبادت قربانی را انجام دادند؛ ولی فقط قربانی هابیل پذیرفته شد و برادر دیگر که قربانی‌اش پذیرفته نشده بود، به شدت خشمگین شد و آتش حسادت به برادرش هابیل در دل او شعله کشید و سرانجام، او را به قتل رساند. (3)

بنابر آیات قرآن برادران حضرت یوسف (علیه السلام) نیز به خاطر حسادتی که به او داشتند، تصمیم به قتل او گرفتند و در نهایت او را به چاه انداختند: «قَالَ قَآئِلٌ مَّنْهُمْ لاَ تَقْتُلُواْ یُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِی غَیَابَةِ الْجُبِّ یَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّیَّارَةِ إِن کُنتُمْ فَاعِلِینَ»؛ «گوینده‏اى از میان آنان گفت ‏یوسف را مکشید اگر کارى مى ‏کنید او را در نهان خانه چاه بیفکنید تا برخى از مسافران او را برگیرند» (4)
یهودیان نیز چون خودشان ایمان نداشتند، به مسلمانان حسادت می‌ کردند و می‌ خواستند آن ‌ها را نیز از ایمان برگردانند: «وَدَّ کَثِیرٌ مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یَرُدُّونَکُم مِّن بَعْدِ إِیمَانِکُمْ کُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ»؛ «بسیارى از اهل کتاب پس از اینکه حق برایشان آشکار شد از روى حسدى که در وجودشان بود آرزو مى‏ کردند که شما را بعد از ایمانتان کافر گردانند.» (5)

این در حالی است که از نظر قرآن، حسد بدترین و زشت‌ ترین صفات است و باید از شر شخص حسود به خدا پناه برد: «وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ»؛ «و از شر [هر] حسود آنگاه که حسد ورزد.» (6)

حسود، در واقع دشمن نظام آفرینش و مخالف مواهب و اکرام الهی نسبت به بندگان است و چنین امری با ایمان کامل، سازگار نیست.

*******************

 

چکیده

پروردگار متعال مى‏خواهد که همه ما سرشار از نیرو و اشتیاق باشیم و جسم، ذهن و روحى سالم داشته باشیم.بى‏تردید، زندگى پر نشاط و با طراوت منظور پروردگار است و ذهنیت‏هاى نادرست، این وضعیت مطلوب را برهم مى‏زند.یکى از ذهنیت‏هاى نامطلوب، «حسادت‏» است که باید علل و زمینه‏هاى رشد آن را در خانواده، جامعه و از همه مهم‏تر، در خود جست و جو کرد و با توجه به آثار نامطلوب جسمى و روانى که در ما ایجاد مى‏کند، با به کارگیرى شیوه‏هاى اخلاقى و علمى، از بروز آن در خردسالى جلوگیرى کرده، در صورت شکل‏گیرى، با خشکاندن ریشه‏هاى آن در بزرگ‏سالى، خود را از دام این هیجان نامطلوب رها سازیم.

مقدمه

«حسادت‏» (۱) واکنشى هیجانى است که از قریب دو سالگى آغاز مى‏شود و با رشد کودک، ممکن است تا بزرگ‏سالى ادامه یابد و بر طبق الگوهاى مختلف فرهنگى، به صورت‏هاى متفاوتى جلوه‏گر شود.حسادت‏درکودک، پاسخى طبیعى‏است‏به محرک‏هاوهنگامى ایجاد مى‏شود که به اعتقاد وى، عاطفه یا محبتى را از دست داده باشد.در الگوى حسادت، غالبا نوعى ترس نیز وجود دارد؛ زیرا حسود احساس مى‏کند که دیگرى عاطفه شخص مورد علاقه او را نسبت‏به وى به خطر انداخته است و یا مقامى را که او انتظار رسیدن به آن را داشته، دیگرى احراز کرده است.بنابراین، موقعیتى که حسادت را برمى‏انگیزد، غالبا یک موقعیت اجتماعى است. (۲)

کودکان در ابتدا، از احساسات درونى خویش (حسادت) و علل پیدایش و پیامدهاى آن در رفتار خود، آگاهى زیادى ندارند و نمى‏دانند که چرا رفتارهاى آنان تغییر کرده است.به عبارت دیگر، رفتارهاى آزار دهنده کودک حسود تا حد زیادى ناآگاهانه یا نیمه آگاهانه است، ولى با رشد عقلى بیش‏تر و نزدیک شدن به دوران بلوغ و نوجوانى و جوانى و پس از آن تا بزرگ‏سالى و به دست آوردن تجربه‏هاى درونى و بیرونى درباره علل و انگیزه‏هاى رفتار حسادت‏آمیز خود، این‏گونه رفتارها بیش‏تر آگاهانه مى‏شود و به همین دلیل، ازنظراسلام رفتارهاى حسادت‏آمیز، پس از بلوغ مورد تکلیف قرار مى‏گیرد و فرد وظیفه دارد به گونه‏اى آن‏ها را مهار کند.

 

*************************

حسادت احساسی است که بیش از همه خود شخص را آزار می دهد .

پروفسور رولف هوبلمی گوید که حسادت وقتی بهوجود می آید که شخص احساس کند آنچه دارد ، کمتر از آن چیزی است که باید داشته باشد . هیچ چیزی وجود ندارد که باعث حسادت نشود ، مادی یا غیر مادی ! من می توانم به سرنوشتیک نفر یا به کسی که برنده یک جایزه شده حسودی کنم ، ولی به طور کل وقتی انسان حسودی می کند که آنچه که دیگری دارد برایش ارزش داشته باشد . مثلاً من که حوصله جمع آوری تمبر را ندارم به کسی که این کار را می کند حسودی نخواهم کرد .

حسادت در هر جامعه معنی خاصی دارد . در هر جامعه ای ، داشتن چیز بخصوصی که در آن جامعه ارزش جلوه می کند ، باعث حسادت می شود . در جامعه امروز حتی آگهی های تلویزیون سعی می کنند با توجه به این ضعف بشری مردم را به سوی استفاده از یک کالایبخصوص یا انجام عملی تشویق کنند . جامعه سرمایه دار از حسادت مردم جهت منفعت بیشتر استفاده می کند ، زیرا حسادت یک انگیزه است و باعث جاه طلبی و افزایش انرژی می شود .

حسادت در واقع به خاطر خانه بزرگتر ، اتومبیل سریع تر و زیبایی بیشتر نیست ، بلکه انسان به خاطر این که شخص به علت داشتن چیزی مورد احترام واقع می شود ، حسادت می ورزد .

حسود هیچ وقت فکر نمی کند آن فردی که بیشتر دارد حتماً خیلی سخت تر کار کرده ، او گمان می کند که هر موقعیت بهتری ، چه از نظر روانی یا مالی قیمتی دارد که شخص حسود هرگز حاضر به پرداخت آن نیست . اکثر افراد حسود فکر می کنند که حق آنان ضایع شده و آنها کمتر از دیگری به حقشان رسیده اند . حسودانی که می پذیرند دیگری حقش بوده که بیشتر بهره ببرد ، رنج بیشتری می کشند . این حسودان سعی می کنند با یک رفتار خشونت آمیز به فرد مورد حسادتشان حمله کنند . یعنی آنها با تمام قوا عملی انجام می دهند که طرف مقابل از امکانات بهتری که دارد لذت نبرده و به این وسیله هر آنچه باعث یادآوری عدم موفقیت او می شود نابود می کنند . این افراد،محبوب دیگران نیستند و معمولاً چهره واقعی خود را نشان نمی دهند و همیشه تظاهر می کنند که دیگری را تحسین می کنند ، ولی در واقع بسیار رنج می کشند .

حسادت یک احساس مطلق نیست ، بلکه مخلوطی است از خشونتو شکست.خشونتی که حسود احساس می کند مانع از رنج بیشتر او از شکست می شود .

اگر شخص حسود جلوی خشونتش را بگیرد بیشتر از شکست رنج می کشد . چنین شخصی متوجه می شود که اگر او تمام قدرتش را هم بهکار ببرد به حق دیگری نخواهد رسید . به همین دلیل فرد دچار افسردگی شدید و فلج کننده ای می شود . زیرا از خودش سؤال نمی کند که به چه وسیله ای فرد مورد نظر به خوشبختی رسیده است .

در کتابمقدسمسیحیت ، حسادت تحت عنوان” گناه مرگ آور” آمده ولی در واقع واکنش طبیعی انسان جهت جلوگیری و ممانعت از افسردگی است .

حسادت هیچ دلیل بیولوژی ندارد بلکه به مرور زمان و در اثر تجربیاتی که شخص حسود در زندگی بهدست می آورد ، شکل می گیرد . معمولاً شخصیت حسود در اثر شناخت فردی غلط گسترش می یابد . این افراد در محیطی بزرگ شده اند که انجام خواسته های دیگران مهم تر از خواسته و علاقه فردی خودشان بوده و آنها هیچ وقت موقعیتی نداشتند که بهدنبال علائق و استعدادهای فردی خودشان بروند و بفهمند از چه کار و فعالیتی بیشتر لذت می برند .

این انسان ها احساس می کنند فقط وقتی خواسته های دیگران را کامل انجام دهند مورد قبول مردم می باشند . این افراد معمولاً بیشتر اوقات دروغ می گویند و مرتباً به دنبال این هستند کاری کنند که بدان وسیلهرضایت دیگران را کسب کنند .

**********************

 

حسادت ، زمینه‏های رشد و راه‏های جلوگیری از آن

چکیده:
پروردگار متعال می‏خواهد که همه ما سرشار از نیرو و اشتیاق باشیم و جسم، ذهن و روحی سالم داشته باشیم.بی‏تردید، زندگی پر نشاط و با طراوت منظور پروردگار است و ذهنیت‏های نادرست، این وضعیت مطلوب را برهم می‏زند.یکی از ذهنیت‏های نامطلوب، «حسادت‏» است که باید علل و زمینه‏های رشد آن را در خانواده، جامعه و از همه مهم‏تر، در خود جست و جو کرد و با توجه به آثار نامطلوب جسمی و روانی که در ما ایجاد می‏کند، با به کارگیری شیوه‏های اخلاقی و علمی، از بروز آن در خردسالی جلوگیری کرده، در صورت شکل‏گیری، با خشکاندن ریشه‏های آن در بزرگ‏سالی، خود را از دام این هیجان نامطلوب رها سازیم.

مقدمه
«حسادت‏» واکنشی هیجانی است که از قریب دو سالگی آغاز می‏شود و با رشد کودک، ممکن است تا بزرگ‏سالی ادامه یابد و بر طبق الگوهای مختلف فرهنگی، به صورت‏های متفاوتی جلوه‏گر شود. حسادت ‏در کودک، پاسخی طبیعی‏است‏به محرک‏ها و هنگامی ایجاد می‏شود که به اعتقاد وی، عاطفه یا محبتی را از دست داده باشد.در الگوی حسادت، غالبا نوعی ترس نیز وجود دارد; زیرا حسود احساس می‏کند که دیگری عاطفه شخص مورد علاقه او را نسبت‏به وی به خطر انداخته است و یا مقامی را که او انتظار رسیدن به آن را داشته، دیگری احراز کرده است.بنابراین، موقعیتی که حسادت را برمی‏انگیزد، غالبا یک موقعیت اجتماعی است.

کودکان در ابتدا، از احساسات درونی خویش (حسادت) و علل پیدایش و پیامدهای آن در رفتار خود، آگاهی زیادی ندارند و نمی‏دانند که چرا رفتارهای آنان تغییر کرده است.به عبارت دیگر، رفتارهای آزار دهنده کودک حسود تا حد زیادی ناآگاهانه یا نیمه آگاهانه است، ولی با رشد عقلی بیش‏تر و نزدیک شدن به دوران بلوغ و نوجوانی و جوانی و پس از آن تا بزرگ‏سالی و به دست آوردن تجربه‏های درونی و بیرونی درباره علل و انگیزه‏های رفتار حسادت‏آمیز خود، این‏گونه رفتارها بیش‏تر آگاهانه می‏شود و به همین دلیل، از نظر اسلام رفتارهای حسادت‏آمیز، پس از بلوغ مورد تکلیف قرار می‏گیرد و فرد وظیفه دارد به گونه‏ای آن‏ها را مهار کند.

 

زمینه‏های رشد حسادت
منشأ محرک‏های حسادت را باید در موقعیت‏ها، شرایط خاص محیطی و روابط اجتماعی وبه‏خصوص دروجود اشخاص جست و جو کرد.بدین‏روی، در این‏جا به برخی از آن‏ها اشاره می‏شود:

الف- شرایط خانواده و تفاوت‏های فردی
رقابت و هم‏چشمی یکی از فرزندان نسبت‏به سایر خواهران و برادران، که گاه «رقابت هم‏شیرها نامیده می‏شود، یکی از زمینه‏های مساعد و عمده رشد حسادت در کودکان است و والدین آن را طبیعی و تقریبا غیر قابل اجتناب می‏دانند. با توجه به چنین شرایطی، می‏توان گفت :
۱) اولین فرزند نسبت ‏به کودکان بعدی حسادت بیش‏تری از خود نشان می‏دهد; زیرا او مدت‏ها تمام محبت و مواظبت پدر و مادر را به خود اختصاص داده بود.ولی با تولد فرزند دوم، این فرصت از او گرفته می‏شود و همین موجب تحریک حسادت او سبت‏به او می‏گردد.

۲) در میان کودکانی که تفاوت سنی آنان بین ۱۸ – ۴۲ ماه است، بیش از سایر کودکان زمینه حسادت وجود دارد.بچه خردسال به هر مزیتی که طفل بزرگ از آن برخوردار است، حسادت می‏ورزد و بچه بزرگ‏تر از محبت و مواظبتی که به بچه کوچک‏تر می‏شود بدش می‏آید.
۳) در خانواده‏های ۲ یا ۳ فرزندی، بیش از خانواده‏های پرجمعیت‏حسادت وجود دارد.
۴) والدینی که به فرزندان خود توجه افراطی دارند و شدیدا نگران و مواظب آن‏ها هستند، بیش از والدینی که به کودکان خود توجه کم‏تری دارند با مشکل حسادت کودکان‏شان روبه‏رو هستند; زیرا این والدین برای پیشرفت فرزندان خود قوانین معینی وضع کرده‏اند و وقتی که اطفال نتوانند خود را با آن منطبق سازند، مورد سرزنش پدر و مادر قرار می‏گیرند.این فرزندان بیش‏تر اوقات با کودکانی که پیش‏تر رفته‏اند مقایسه می‏شوند و این موجب برانگیخته شدن حسادت نسبت‏به دیگر کودکان می‏شود.
۵) در محیطهای خانوادگی، که مادران شیوه منظم و ثابتی در تربیت کودک خود ندارند و برخوردشان بی‏ثبات و متغیر است، بیش از سایر خانواده‏ها، رفتارهای حسادت‏آمیز مشاهده
می‏شود.
۶) در دختران بیش از پسران حسادت دیده می‏شود و از هر سه بچه حسود دوتایشان دخترند.
۷) حسد در میان اطفال باهوش‏تر بیش‏تر است.
۸) حسد در روابط بین دختر با دختر بیش‏تر مشاهده می‏شود تا روابط بین پسر و پسر و دختر و پسر.
۹) اگر میان همسران تضادی باشد، فرزندی که از یک یا چند جهت‏به یکی از آن‏ها شبیه است، هدف خشم و قصاص دیگری واقع می‏شود.طفلی که این‏گونه مورد بی‏مهری واقع می‏شود، به خواهر یا برادری که بر خلاف خودش از محبت و نوازش برخوردار است، حسادت می‏ورزد.

ب- برخوردهای تبعیض‏آمیز
به طور کلی، «امتیاز و تبعیض‏» حسادت را به دنبال دارد.کسی که نسبت‏به دیگری از امتیاز ویژه‏ای برخوردار است در معرض حسادت دیگران قرار می‏گیرد; چنانچه در حدیثی از امام علی‏علیه السلام آمده است: «کل ذی رتبه سنیه محسود» ; هر شخص دارای امتیاز و رتبه شایسته، مورد حسادت واقع می‏شود.

برخی از پدران و مادران به دلایل گوناگون، بعضی از فرزندان را بر خواهران و برادران خود ترجیح داده، مورد توجه و محبت‏بیش‏تری قرار می‏دهند; چنانچه گاهی جنسیت فرزندان عامل تبعیض می‏گردد، به طوری که مادران معمولا با پسران خود صمیمی بوده و پدران بیش‏ترین محبت‏خود را متوجه دختران می‏نمایند.در نتیجه، فرزندی که از طرف یکی از والدین محبت و ملاطفت کم‏تری دریافت‏می‏کند و شاهد رفتاری غیرعادلانه است، نسبت‏به فرزند دیگر حسادت می‏ورزد و از وی متنفر می‏شود.
همچنین زمانی که والدین بیش‏ترین تماس و نوازش خود را با تولد نوزاد جدید به وی اختصاص می‏دهند، سایر فرزندان احساس می‏کنند که این نوزاد سبب بی‏مهری و فراموشی آنان گردیده است.در نتیجه، به وی حسادت می‏ورزند.

ممکن است هریک از والدین برخی از فرزندان خود را به دلیل زیباتر، باهوش‏تر، زرنگ‏تر، خون گرم‏تر، ساکت‏تر و یا عاطفی‏تر بودن و یا به دلیل معلولیت جسمی و ذهنی مورد محبت‏بیش‏تری قرار دهند و در نتیجه درخواست‏های این کودکان سریع‏تر مورد پذیرش سرپرست‏خانه واقع گردد و به اعمال و گفتار آنان علاقه بیش‏تری ابراز شود; چنین رفتارهایی برای سایر فرزندان، بی‏مهری و تبعیضی آشکار تلقی گشته، آنان را به حسادت وامی‏دارد.به طور کلی، در صورت مشاهده رفتارهای غیرعادلانه در خانواده، وجود حسادت شدید و پر دردسر، امری اجتناب‏ناپذیر است.

متأسفانه این رفتارها فقط در دوران کودکی، به خانه پدری و خواهر و برادر محدود نمی‏شود و ریشه‏های حسادت را برای آینده زنده نگه می‏دارد و فرد را دچار مشکلات فراوانی می‏کند.مثلاً، ممکن است پس از ازدواج، نتواند تبعیض مادرزن خود را – هرچه اندک باشد – تحمل کند و نسبت ‏به دیگر داماد خانواده حسادت بورزد و موجب اختلاف‏های خانوادگی و تلخ‏شدن زندگی زناشویی و کانون گرم خانواده خود گردد.

ج – احساس محرومیت
یکی دیگر از زمینه‏های بروز حسادت، شرایطی است که کودکان احساس می‏کنند از دارایی‏های مادی و یا هر نوع دارایی دیگری نظیر دارایی‏های عاطفی محروم شده‏اند ؛ مثلاً، اسباب بازی، لباس یا هر شی‏ء مورد علاقه دیگری ممکن است زمینه به وجود آمدن حسادت کودک را نسبت‏به دیگری فراهم آورد.این نوع حسادت، که از علاقه‏شدید به چیزی‏ناشی می‏شودگاهی «غبطه‏» خوانده می‏شود.لازم به ذکر است که تهیه چند چیز و تقسیم آن به طور مساوی‏بین فرزندان، ضرورتا به حل مشکلات حسادت نمی‏انجامد; زیرا در هر صورت، کودکان بزرگ‏تر به دلیل ارشد بودن خود، احساس می‏کنند که باید سهمی بیش از دیگران نسبت‏به بقیه داشته باشند.اما والدین می‏توانند با توضیح و توجیه و فراهم کردن مقدمات فکری و شناختی، از بروز حسادت جلوگیری نمایند.

آثار حسادت
از جمله آثار عمومی حسادت، که در کودک و بزرگ‏سال وجود دارد، «خشم‏» است.حسود فرد مورد حسادت واقع شده را هدف غضب خود قرار می‏دهد; چنانچه از امام علی‏علیه السلام نقل شده است: «الحسود یغتاظ علی من لا ذنب له‏» ; حسود نسبت‏به کسی که هیچ گناهی ندارد خشمگین می‏شود.تنها خطای او برخورداری از نعمتی است که حسود از آن محروم می‏باشد.حسود ممکن است‏به دنبال حسادتی که خشم او را بر افروخته حسادت خود را به طور مستقیم یا غیر مستقیم ظاهر سازد.

 

*******************