انشا جدید درباره دروغ گفتن

انشا درباره دروغ

انشا درباره دروغ

***************

مقدمه

دروغ گویی یک صفت ناپسند است که بعضی از کودکان و بزرگسالان بدان مبتلا هستند و در میان بعضی چنان شایع است که گویی به صورت عادت تلقی می شود .

اکثر والدین از این امر شکایت دارند و علی رغم این که تمام امکانات خود را برای تربیت صحیح فرزندشان بکار برده اند و برای راست گویی آنان از هیچ کوششی دریغ نورزیده اند، با این وجود، فرزندشان دروغ می گوید . باید توجه داشت که این لغزش از دوران کودکی پایه گذاری شده است; زیرا وقتی کودک در روزهای اول زندگی توانایی سخن گفتن را پیدا می کند و قادر به حرف زدن می شود، حتی اگر دروغ بگوید، چون سخن او برای والدین شیرین است، در نتیجه، با خنده و شادی از او استقبال کرده و او را مورد تشویق قرار می دهند; غافل از این که همین امر موجب رشد این نابهنجاری در کودک می شود و بدین سان شخصیت کودک شکل می گیرد .

دروغ گویی فطری است یا اکتسابی؟

هیچ انسانی فطرتا دروغ گو نیست . اودروغ گویی را از محیط خود، یعنی خانواده، مدرسه و بطور کلی اجتماعی که در آن زندگی می کند، یاد می گیرد . تحقیقات نشان می دهد که کودکان ابتدا این عمل را از والدین و اطرافیان خود که با آنها زندگی می کنند و سپس از دوستان و دیگر افراد اجتماع که با آنها برخورد دارند، یاد می گیرند .

حضرت علی (علیه السلام) در این زمینه می فرماید: «قلب کودک همانند زمین بکر و آماده ای است که هر چه در آن کاشته شود، پرورش می یابد» . و دروغ بذری است که در این زمین حاصلخیز بوسیله اطرافیان کاشته می شود و با آبیاری و پرورش مناسب رشد می کند تا حدی که گاهی به صورت یک درخت تنومند درمی آید و از بین بردن آن زحمت های زیادی می طلبد . بنابراین دروغ گویی امری فطری نیست .

زمان شروع دروغ گویی

یافته های روان شناسان بر این نکته تاکید دارد که گفته های کودکان زیر ۵ یا ۶ سال، بیشتر جنبه خیالبافی دارد . آنها اغلب احساسات و تخیلات خود را درباره پدیده های اطرافشان بیان می دارند; زیرا کودکان در این سنین در دنیای تصور و خیال زندگی می کنند و بدین سان اندیشه ها، رؤیاها و افکار خود را شکل می دهند، حتی اشیاء بی جان را جاندار می پندارند . برای مثال، کودک، سوار بر تکه چوبی چنین وانمود می کند که مشغول اسب سواری است . این کودکان حوادثی را که با آن مواجه شده اند، بسیار بزرگتر از آن حد و اندازه خود بیان می کنند . همچنین باید توجه داشت که کودک زیر ۵ سال از چیزها یا کارهای خوب وبد درک بالایی ندارد; به طوری که نمی تواند به آسانی بین آنها فرق بگذارد .

دروغ گویی در کودکان، از ۵ یا ۶ سالگی به بعد شروع می شود; زیرا از نظر ذهنی آنهابه مرحله ای می رسند که بتدریج می توانند سخن راست را از دروغ تشخیص دهند . از این سن، صفت دروغ گویی در بعضی از کودکان بتدریج شکل می گیرد و گاهی آن قدر تشدید می شود که به صورت مرض در آمده و بعدها جزیی از شخصیت بزرگسالی آنان محسوب می شود . در واقع دروغ گویی از کودکی به تدریج در نهاد کودک رسوخ کرده و در صورت تداوم و عدم وجود مانع، به شکل یک صفت در بزرگ سالی نمود پیدا می کند .

پیامدهای دروغ گویی

دروغ گویی مانند سایر بیماری های روانی و عاطفی، ابتدا از یک مساله ساده کوچک آغاز می شود و چنان چه به موقع درمان نشود، به یک بیماری روحی تبدیل می شود که مشکلات بسیاری را برای فرد مبتلا و دیگران فراهم می سازد . از نظر روانی، دروغ گویی برقرار کردن نوعی رابطه بیمار گونه با دیگران است که علاوه بر شخص، دیگران را نیز دچار ناراحتی و مشکل می کند . دروغ گویی عامل اصلی فسادهای دیگر است، به طوری که شاید بتوان گفت کلید ورود به سایر فسادهاست . «در کنفرانس سراسری آموزش و پرورش آمریکا در سانفرانسیسکو گفته شد، تا وقتی که مدارس آمریکا نتوانند نسلی که دروغ نگوید، افترا نزند، قانون نشکند و به حقوق دیگران تجاوز نکند، به وجود آورند، نمی توانند خود را موفق بدانند . تدریس، خواندن، نوشتن، دانش، و هنر کافی نیست و نمی تواند هدف اصلی آموزش و پرورش باشد، بلکه مهم ترین وظیفه آموزش و پرورش، تدریس دروغ نگفتن است که عامل اصلی تمام فسادهاست .» (۱)

برخی از عوارض و پیامدهای دروغ گویی عبارت است از:

۱- بی اعتباری دروغ گو

زندگی در اجتماع بر اساس نوعی اعتماد نسبی دو جانبه استوار است . دروغ به این اعتماد لطمه می زند و موجب اختلال در روابط بین افراد شده و بدبینی را بین آنان پدید می آورد . همچنین فاش شدن دروغ شخص مبتلا، باعث می شود تا آبروی او بریزد و ارزش و اعتبار خود را از دست بدهد . در این باره امام جعفر صادق (علیه السلام) از قول حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: «هر کس زیاد دروغ بگوید، ارزش و اعتبارش بر باد می رود .» (۲)

حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: «سزاوار است که مسلمانان از دوستی و برادری با دروغ گو اجتناب کنند; زیرا او آنقدر دروغ می گوید، که راستش را هم باور نمی کنند .» (۳)

۲- از بین رفتن ایمان دروغ گو

کسانی که به گفته های یک دروغ گو اعتماد می کنند و آن را می پذیرند به گمراهی کشیده خواهند شد . این امر در مسائل فکری و اعتقادی موجب تباهی ایمان و عقیده افراد می گردد . همچنین دروغگو برای رسیدن به هدف و مطلوب خویش، دروغ را ابزار مؤثر در نتیجه کار می داند و این همان شرک خفی است و نشان گر ضعف ایمان دروغگو نسبت به اثر خداوند تعالی بر امور است . فلذا امام محمد باقر (علیه السلام) می فرماید: «دروغ خانه ایمان را ویران می سازد .» (۴)

۳- دردسر زحمت برای دروغ گو و دیگران

دروغگو همواره با دروغ علاوه بر این که خود را به زحمت می اندازد، دیگران را نیز دچار مشکل می کند . در یکی از روزنامه های صبح، مطلبی تحت عنوان «دردسر آفرینی دوست دروغگو» بدین شرح آمده است:

«رستم به تازگی با فرامرز دوست شده بود . در یک مهمانی برای آن که از قافله عقب نماند، به دروغ گفت که من، سوار کار ماهری هستم . مهمانان و دوستان که سر شوق آمده بودند، این دو را به سوارکاری در پارک جنگلی دعوت کردند . رستم بیچاره هم که در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته بود، به ناچار تسلیم شد و هنگامی که پا در رکاب اسب گذاشت، دچار سانحه شد . او در همان جهش اول اسب، به زمین افتاد و به علت گیر کردن پایش در رکاب، دهها متر روی زمین کشیده شد . سرانجام در بیمارستان معلوم شد که رستم دچار شکستگی زانو، شانه و دنده شده است .» (۵)

۴- مانعی برای خودشناسی

افراد دروغگو، غالبا خودشان را غیر از آنچه هستند، نشان می دهند . این امر که آنها واقعا دارای توانایی هایی می باشند، بر اثر تکرار دروغگویی بر آنان مشتبه می شود . از این رو، به مرور زمان دروغگویی حجابی برای خودشناسی آنان می شود .

علل دروغگویی

دروغگویی از هر نوع، دارای علت هایی است و برای درمان آن لازم است ابتدا، علت های به وجود آورنده این عادت شناخته شده، سپس درمان شود . بعضی از این علت ها به شرح زیر است:

الف) ترس

ترس از مجازات، خدشه دار شدن آبرو، یا هر چیز دیگر، یکی از مهم ترین علل دروغگویی در کودکان و بزرگسالان است . در این خصوص، روی کودکان شش تا چهارده ساله تحقیقاتی صورت گرفته، که نتایج آن در جدول زیر آمده است . (۶)

علت / درصد

ترس / ۷۱%

غرور یا خودخواهی / ۱۷%

آزار گری و شیطنت / ۱۰%

دیگر خواهی (نوع دوستی) / ۲%

همانطور که از این جدول برمی آید، ترس بیشترین درصد دروغگویی در کودکان را تشکیل می دهد; زیرا اگر کودک بداند چنانچه به خطای خود اعتراف کند، مورد سرزنش، تحقیر و احیانا تنبیه قرار خواهد گرفت، به ناچار برای حفظ آبروی خود به دروغ پناه می برد . این امر، خصوصا در خانواده هایی رایج است که معتقدند تحقیر، تنبیه و رفتارهای خشونت آمیز تنها راه جلوگیری از انحراف کودک است . در حالی که این روش ها، نه تنها مؤثر نیست، بلکه موجب می شود ترس کودک به تدریج از بین برود و او رفتارهای خلاف خود را با جرات بیشتری انجام دهد .

«ژان پیاژه » روان شناس سوئیسی در این باره می نویسد: «دروغ برای کودک یک نوع فرار از حقیقت است . اگر کودک خود را در اجتماع و خانواده، فرد محترمی بداند و آزادی عمل داشته باشد، برای چه با دروغ گفتن به خانواده اش خیانت کند . کودک با سختگیری های زیاد، از افراد خانواده فاصله می گیرد و خود را از آن ها جدا می داند; زیرا می بیند اگر راست بگوید، او را تنبیه می کنند . . . .»

اگر والدین یا مربیان از خلاف های جزئی کودکان چشم پوشی کرده و با مهربانی و صمیمیت اشتباهات شان را به آنها گوشزد کنند، در این صورت، کودکان هیچ گاه به دروغ گویی متوسل نمی شوند .

ب) اجبار

اگر با اجبار از کودکی خواسته شود کاری را که مورد علاقه اش نیست، انجام دهد، یا آن کار را سرسری انجام می دهد، یا به دروغ وانمود می کند که آن را انجام داده است و اگر این فشار واجبار بیش از حد باشد، کودک در غیاب والدین یا مربیان ممکن است بر خلاف دستورات آنها عمل نماید که این امر باعث می شود که او به طرف فساد کشیده شود .

باید برای انجام هر کاری که از کودک می خواهیم، پیش از آن که به اجبار و تهدید متوسل شویم، میل، رغبت و انگیزه ای در او ایجاد کنیم تا با لذت و احساس رضایت به انجام آن کار بپردازد .

ج) الگوهای نامناسب

اگر در خانواده ای، والدین یا کسانی که با کودک زندگی می کنند، دروغ بگویند، ناخودآگاه و به طور غیر مستقیم زمینه دروغ گویی را برای کودک فراهم ساخته اند، در واقع اولین درس دروغ گویی را کودک از آنها خواهد آموخت; زیرا خانواده اولین محیط تربیتی کودک محسوب می شود و گفتار، رفتار و به طور کلی طرز زندگی والدین در تربیت فرزندان بسیار مؤثر است . فرزندان بدون توجه و اراده، بر اساس همانند سازی با اطرافیان، آن چه را که می بینند و می شنوند، تقلید می کنند و یاد می گیرند . تلاش این خانواده ها برای جلوگیری از دروغ گویی بی اثر است; زیرا تا والدین خود اصلاح نشوند، هر گونه اقدامی در این زمینه بی اثر خواهد بود .

د) احساس حقارت

کودکی که در خانواده یا محیطهای دیگر، دائما مورد تحقیر، سرزنش، بی اعتنایی و تمسخر قرار می گیرد، از هیچ کوششی برای نشان دادن خود دریغ نمی ورزد . او تلاش می کند تا به هر نحوی که ممکن است توجه اعضای خانواده و اطرافیان را به خود جلب کند . از این رو، به رفتارهای مختلفی از جمله دروغ گویی دست می زند; زیرا این امر سبب توجه دیگران به او خواهد شد . این کودکان دچار ضعف شخصیت هستند و احساس حقارت دارند . آنها برای رهایی از این احساس و ابراز وجود، به غلو در مورد خود می پردازند و اغلب درباره خود، دیگران و حوادث، دروغ های باورنکردنی می گویند . همچنین وعده هایی می دهند که قدرت انجام آن را ندارند . البته تمام این کارها را برای این انجام می دهند تا در حضور دیگران مورد تمجید و تقدیر قرار گیرند; زیرا این عمل سبب می شود تا در ذهن خود احساس قدرت کنند . همچنین عده ای از کودکان یا افراد به دلیل داشتن عیوب جسمی، نام نامناسب (خود یا خانواده)، وضعیت نامطلوب خانوادگی و . . . احساس شرمساری می کنند و چون می ترسند مورد تمسخر واقع شوند، به دروغ پناه می برند . پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «دروغ گو، دروغ نمی گوید، مگر به سبب حقارتی که در نفس خود احساس می کند .» (۷)

باید به شخصیت کودک احترام گذاشت و او را مورد توجه و محبت قرار داد . همچنین شایسته است کودکان را با ارزش های واقعی و انسانی آشنا کرد تا دست کم مسائل جزئی و بی ارزش موجب دروغ گویی و انحراف آنان نشود .

ه) نیازهای ارضا نشده

عده ای از روان شناسان معتقدند که بعضی از دروغ ها نشان دهنده نیازها و تمایلات ارضا نشده است; زیرا بعضی از دروغ هایی که ما را متعجب می کند، از تخیلات سرچشمه می گیرد . دروغ هایی که نشان دهنده حقیقتی می باشند که کم و بیش تغییر یافته است . به هر میزان نیازهای ارضا نشده بیشتر باشد، احساس کمبود در کودک قوی تر است وبرای جبران این احساس، بیشتر به دروغ گویی می پردازد . این امر در خصوص کودکانی که کمتر مورد محبت و توجه والدین قرار می گیرند، بیشتر صادق است . برای مثال:

«پرویز پنج ساله، خواهر دو ساله ای دارد که هر وقت او را تنها می بیند، محکم نیشگونش می گیرد . در نتیجه، خواهرش فریاد می زند . مادرش به محض شنیدن فریاد او، با عجله خود را به آنها می رساند . پرویز طوری رفتار می کند که چیزی از ماجرا نمی داند و به مادرش می گوید: گریه و فریاد خواهرم برای این است که او دختر موذی است، ولی من مهربان و مؤدب هستم . سپس خود را به مادرش نزدیک می کند تا مادرش او را نوازش کند .» (۸)

روانکاوان معتقدند که در این جا دروغ و تظاهر، ناخودآگاه با هم تلفیق شده اند و دلیلش هم آن است که تولد خواهر، سبب محرومیت پرویز از محبت مادری شده، در نتیجه، پرویز سعی می کند آن را به هر وسیله ای که شده دوباره بدست آورد . توجه به نیازهای معقول کودک و ارضای مطلوب آن ها، سبب می شود تا کودک کمتر از راه های نادرست نیازهای خود را برآورده سازد و نیازی به دروغ گفتن نداشته باشد .

*******************

دروغ چیست؟

دروغ چیست؟ دروغ می تواند تعریف های متفاوتی داشته باشد و از شخص تا شخص و از فرهنگ تا فرهنگ متفاوت است. ولی به صورت کلی دروغ٬ حرف سخن و صحبتی است که گوینده ی آن می داند درست نیست ولی به قصد فریب یا سو استفاده از دیکران آن را بیان می کند.
آیا دروغ می تواند خوب هم باشد؟
در بعضی از فرهنگ ها گفتن دروغ در بعضی از موقعیت ها تشویق هم می شود مثل دروغ گفتن برای آشتی دادن بین دو نفر و یا جلوگیری از آسیب رسیدن به شما.
تحقیقات زیادی هم بر روی موضوع اینکه چرا دروغ می گوییم و چطور آن را تشخیص دهیم و چگونه با آن برخورد کنیم انجام شده است. در ادامه این مقاله قصد دارم به این مطالب بپردازم.

چوپان دروغگو

حتما داستان چوپان دروغگو را یادتان هست. چوپانی که برای سرگرمی خود به مردم روستا به دروغ می گفت کمک کمک گرگ تمامی گوسفندانم را خورد و مردم ساده دل حرف او را باور میکردند و با چوب و چماق برای کمک به او به دنبال گرگ می رفتند ولی پس از مدت کوتاهی از این که دستش رو شده بود کسی به او اعتماد نمی کرد و اعتبار خود را از دست داده بود حتی زمانی که واقعا به کمک نیاز داشت هم کسی حتی برای حرفش ارزشی قائل نبود.

به قدر یقین همه ی ما در موقعیتی قرار گرفته ایم که به ما دروغ گفته باشند و احتما موقعیتی پیش آمده که حداقل ترغیب به دروغ گفتن شویم و حتی شاید هم دروغ بگوییم. در ادامه می خواهم در رابطه با انواع دروغ و اینکه چرا افراد دروغ می گویند و چطور دروغ را تشخیص دهیم صحبت خواهیم کرد. اگر شما فکر می کنید که به شما دروغ گفته شده پس نیاز دارید که متن زیر را بخوانید که اگه کسی به شما دروغ گفت متوجه شوید و راه های مقابله با اون را یاد بگیرید

 

انواع دروغ

دروغ مصلحتی یا white lie
دروغ مصلحتی دروغی کوچک و  بی ضرر است که  بعضی از افراد برای اینکه فرد مقابل خود را ناراحت نکنند از آن استفاده می کنند. بعضی از اوقات از دروغ مصلحت آمیز به نفع خود استفاده می کنیم به عنوان نمونه دوستتان از شما می پرسد که مدل موی جدیدم خوبه و شما برای اینکه دوستتان ناراحت نشود می گویید که خوب شده!!! در صورتی که اعتقاد دارید اصلا هم خوب نیست. دلایل دیگری هم برای استفاده از دروغ مصلحتی وجود دارد مثل
دوری از استرس و پریشانی
جلوگیری از ایجاد ضرر
کمک به افراد
عرف جامعه
حفاظت از خود و …
یک سری از دروغ ها دروغ کوچک هستند و یک سری از آنها بزرگ
بعضی از اوقات یک سری از اطلاعات صحیح به نحوی مرتب و منظم می گردند که شنونده برداشت اشتباه کنه و برداشتی را کنه که گوینده قصد آن را دارد.

چرا دروغ می گویند؟

متاسفانه دروغ گفتن برای خیلی امری عادی است و روزانه حتی جاهایی که نیاز به دروغ گفتن هم نیست باز دروغ می گویند این گونه افراد عموما عزت نفس ضعیفی دارند و سعی در پوشاندن نقاط ضعف خود دارند.
خیلی از افراد برای حفظ آبرو حاظر می شوند که دروغ بگویند. به یاد داشته باشیم که مهمترین چیزی که هر شخص دارد و برای حفظ آن هر نوع تلاشی که نیاز باشه انجام خواهد داد.
از جمله دلیلی که افراد دروغ می گویند وجود ترس است. ترس از عدم آگاهی٬ ترس از اینکه مردم در مورد ما چه فکری می کنند. افراد دروغگو به ناچار دروغ می گویند تا بر ترس اینکه اگه درستش را بگن چه اتفاقی می افتد فائق آیند. بعضی از دروغ گوها چون از عواقب مسئله ای می ترسند دروغ می گویند.

خیلی ها به خاطر اینکه نشون بدن آدم مهمی هستند دروغ میگویند تا حالا چند بار پیش اومده که شخصی را که می شناسید در مورد مسئله ای دروغ گفته باشه. یکی را می شناسم که داشت در مورد خاطرات سفرش داشت صحبت می گرد و می گفت که من کل اروپا رو گشتم و ایتالیا رو خیلی دوست داشتم. بعد عکس هاش را آورد و گفت این عکسم مربوط به قبرسه. عکس برای من خیلی آشنا بود خوب که به عکس نگاه کردم متوجه شدم که من یه همچنین جایی عکس انداختم و متوجه شدم که یکی از شهرهای بسیار زیبا در شمال ایرانه.

 

جبران نداشته ها

خیلی ها هم برای جبران نداشته هایشان دروغ می گن که همون نوعی از پز دادن است. شاید جک هایی که در این رابطه تو شبکه های اجتماعی دست به دست  می چرخه را دیدین. یکی از جکها در رابطه با سوال پسره از دختره هستش که دختره می گه سرم درد میکنه و پسره ازش می پرسه چرا عزیزم و دختره جواب می دهد داشتم از استخر خونمون می اومدم که سوار لامبرگینی بابام شم که … از اون طرف مامانش داد می زنه که داره دروغ می گه تو صف نذری با قابلمه زدن تو سرش.

راه های تشخیص دروغ

خوشبختانه امروزه با پیشرفت علم و تکنولوژی و کامل شدن تحقیق محققان تشخیص اینکه چه کسی دارد دروغ می گوید راحت تر شده است ولی به همان نسبت هم افراد دروغگو برای پیشگیری از گیر افتادن خبره تر شده اند.

۱- یکی از آزمایش های ساده ای که برای فهمیدن اینکه طرف دروغ می گوید یا نه به این ترتیب است که سوالی که خودمان جوابش را می دانیم از او بپرسیم و پاسخ او نشان دهنده ی راستگویی و دروغ گویی اش است.

۲- او را رگبار سوالی کنیم٬ به این منظور که از او سوالهای متفاوتی بپرسیم و تناقض گویی ها را تشخیص دهیم.
به عنوان مثال شک دارید که شخص در مورد سابقه ی کاری اش به شما درست می گوید یا دروغ٬ از او بپرسید که؟
الف:‌ گفتی که قبلا کجا کار می کردی؟
ب:‌در چه شرکتی؟
ج: کار شما در آن شرکت چی بود؟
د: حیطه فعالیت شرکت شما چه بود؟
و …
۳. بر اساس تحقیقات روانشناس معروف اکمن : در هنگام دروغ گفتن مردمک  چشم شخص دروغ گو باز می شود و لحن صدای او تغییر می کند
شخص دروغگو معمولا جلوی دهان خود را می گیرد و دائما بینی خود را لمس می کند

***************

دروغ گفتن خوب است یا بد ؟
ما دروغ گفتن را از دوران کودکی یاد می‌گیریم و گاهی تا آخرین روزیکه زنده هستیم به این کار ادامه می‌دهیم .

 

چرا دروغ می‌گوییم ؟ تحلیل دروغ در سنین مختلف !دروغ از دیدگاه روان شناسان و روانکاوان :
گاهی حتی بدون اینکه فکر کنیم دروغ می‌گوییم و خودمان نیز نمی‌دانیم که چرا الان و در رابطه با این موضوع دروغ گفتیم . چرا دروغ یکی از عادت های روزمره ی همه‌ی ما شده است .؟؟ آیا برای رسیدن به هدف خاصی دروغ می‌گوییم یا نه ؟ آیا بدون دروغ هم می‌توان زندگی کرد ؟؟ دروغ چه فرقی با دروغ بافی دارد ؟ ؟ دروغ چیست ؟ آیا تا کنون فکر کرده اید که دروغ چیست و چه معنای می‌تواند داشته باشد ! در توصیف و تعریف شخصی که دروغ می‌گوید می‌توانیم بگوییم فردی است که برای اینکه دیگری را در رابطه با موضوعی فریب دهد متوسل به دروغ می شود و یا می‌خواهد کسی را به وسیله دروغی که می‌گوید شیفته و جذب خود کند . و یا گاهی بدون اینکه هیچ گونه قصد و نیتی داشته باشیم این کار را انجام می‌دهیم . فرد دروغ گو حقیقت و درستی موضوعی را می‌داند و می‌تواند بین گفتن حقیقت و یا نگفتن آن یکی را انتخاب کند .
در دروغ و دروغ گفتن دو رفتار متفاوت را می‌توان تشخیص داد :

فردی که از روی حسادت و برای بالا بردن مقام خود دروغ می‌گوید و فردی که بدون هیچ گونه غرضی دروغ می‌کوید و به قول ما ایرانی ها از نوع مصلحتی است .

حالا هر یک از این دو دروغ  و علت آنها را جداگانه توضیح می‌دهیم :

اول دروغی که از روی خود خواهی و غیض است  این دروغ را در موارد زیر به کار می‌بریم :

*زمانی که می‌خواهیم یک تصویر خوب و عالی و دروغین از خود در برابر مخاطبمان بسازیم . اما چگونه این کار را انجام می‌دهیم ؟ در گفتن استعدادها ، توانایی های مالی حقیقت را نمی‌گوییم ویا عیب‌های خود را به خوبی ها تبدیل می‌کنیم و راجع به آنها با افتخار صحبت می‌کنیم .

*برای به دست آوردن یک پست یا شغل ادعای کذب می‌کنیم و یا برای فروختن مالی که به ما تعلق دارد توضیحاتی را ذکر می‌کنیم که حقیقت ندارد . فقط برای اینکه جنس خود را به قیمت بالاتری بفروشیم این کار را انجام می‌دهیم .

*بخاطر کاری که انجام داده ایم و برای اینکه مجازات نشویم دروغ می‌گویم . این دروغ بیشتر بین بچه‌های کوچک و نوجوانان باب است .

نوع دوم ، دروغی است که به نیت و قصد بدی نیست و می‌توان گفت بیشتر از روی نوع دوستانه است ، و در موارد زیر به کار می‌رود :

*این دروغ را زمانی می‌گوییم که می‌خواهیم کسی را ناراحت نکنیم مثلا ، وقتی کسی نظر ما را درباره ی لباس جدیدش یا مدل کوتاهی مو هایش می‌پرسد شاید این مدل و این لباس به او نیاید اما برای اینکه او را ناراحت نکنیم از دروغ استفده می‌کنیم چون مسلما هر کسی سلیقه خود را دارد و نباید سلیقه خود را به کسی تحمیل کنیم . و یا اینکه در شرایط خاص خبر بدی را  تبدیل به خبر خوب کنیم  و کسی را الکی و به خاطر شنیدن این  دروغ خوشحال کنیم . روان شناسان در علم روان شناسی این دروغ را ” دروغ دفاعی ” می‌نامند . اما چرا دفاعی ؟ چون در نهایت ، هدف ما از این دوغ این است که رابطه خود را با دیگران حفظ کنیم و این رابطه از بین نرود. این دروغ را می‌گوییم چون می‌ترسیم از طرف دیگران مورد بی مهری قرار بگیریم و آنها دیگر ما را دوست نداشته باشند و برای ادامه داشتن ارتباطا طمان با دیگران نظرات خود را پنهان می‌کنیم تا هم چنان مثل همیشه باشیم .

اما چرا اغلب دروغ می‌گوییم ؟؟ بر اساس تحقیقی که در آمریکا انجام شده است ، متوجه شده‌اند که همه آدمها در روز بیش از دو بار دروغ می‌گویند … و البته با توجه به شغل و مسئولیتی که هر کسی دارد تعداد این دروغ ها کم و یا زیاد می‌شود و بیشتر این دروغ ها بخاطر طفره رفتن از جواب دادن به سوالات است .

به خاطر چه هدفی دروغ می‌گوییم  ؟ با این هدف که یک تصویر خوب از خود ارائه دهیم .و دیگران ما را بهتر از شخصیتی که داریم ببینند . که این بحث را در علم روان شناسی ” خواستگاه و جایگاه دلخواه اجتماعی می‌نامند ” .

آیا واقعا دروغ لازم است ؟ به راحتی و بدون هیچ گونه تفکری می‌توان پاسخ داد : بله ، چون بدون دروغ هیچ کس نمی‌تواند زندگی کند . دروغ برای زندگی در اجتماع کنونی لازم است مثلا برای رابطه داشتن با دیگران ، شما مجبورید که دروغ بگویید ، یا در زندگی های زناشویی ، زن و شوهر دروغ هایی زیادی را به یکدیگر می‌گویند .و در این میان دروغ های خطرناک زیادی نیز گفته می‌شود که اهدافی شیطانی را در بردارند .

چگونه تشخیص دهیم که کسی دارد به ما دروغ می‌گوید ؟؟ در این جا مهم این است که اگر به کسی و به حرف ها ی او اعتماد ندارید و در درستی صحبت های او شک دارید ، باید در ابتدا کاملا به صحبت های او دقت کنید و با هوشیاری کامل صحبت های او را تعقیب کنید تا متوجه شوید زیرا به قول ما ایرانیها دروغگو کم حافظه است و صحبت های خود را فراموش می‌کند و دفعه ی بعد که در مورد همان موضوع صحبت می‌شود صحبت های قبلی خود را فراموش می‌کند ، و دوباره از نو شروع به دروغ گفتن می‌کند و در همین جاست که می‌توانید مچ او را بگیرید و مطمئن شوید که او فردی دروغ گوست و قابل اعتماد نیست . زیرا افراد دروغ گو حافظه ضعیفی دارند و از بس که در همه جا و در همه ی موارد دروغ می‌گویند یادشان می‌رود و حافظه شان یاری نمی‌کند که کدام دروغ را در کجا گفته اند . و معمولا هنگامی که با دروغ آنها روبرو می‌شوید دیگر به آنها اعتماد سابق ندارید. اغلب ما به افراد دروغ گو و حرف ها ی که می‌زنند همیشه شک داریم و هیچ گاه به راحتی نمی‌توانیم حرف های آنها را باور کنیم . حتی اگر روزی حقیقتی را به بگویند اما به خاطر سابقه ی بدی که دارند ، باور کردن صحبت‌هایشان غیرقابل قبول است .

آیا برای اینکه رابطه بهتری با دیگران داشته باشیم دروغ می‌گوییم ؟؟ اکثر دروغ های که می‌گوییم بازتاب و انعکاس غریزی اعمال روزانه ماست. دروغ بخشی از ارتباط اجتماعی ما با دیگران است . برای مثال ، در احتراماتی که به یکدیگر می‌گذاریم ، ممکن است ما از شخصی متنفر باشیم و اصلا مایل به ارتباط داشتن با او نباشیم ، اما بخاطر حفظ ظاهر اجتماعی خود ویا بخاطر مقام و منصب شخص مقابل مجبور به اظهار احترامات دروغین در برابر او هستیم . مثال جالبی در اینجا وجود دارد ، ” به همکارتان سلام می‌کنید و از او می‌پرسید، حالش چطور است ؟ در ۹۰% موارد پاسخ همکارتان به این ترتیب خواهد بود ، او تشکر می‌کند و بعد او هم جویای حال شما می‌شود . حتی اگر او با شما نیز مشکل داشته باشد ، حقیقت را نمی‌گوید اما این موضوع مانعی نمی‌شود تا او بدجنسی خود را به شما ثابت کند ، او از روی ملاحظه کاری و سیاست خود از دروغ استفاده می‌کند . زیرا مسلما احساسی که او نسبت به شما دارد را می‌دانید اما او جانب داری می‌کند . به نظر برخی از روان شناسان این موضوع یعنی سیاست و جانب داری شما در روابطتان کلیدی طلایی برای حفظ و ادامه ارتباطات است .با این وجود برخی  از روان درمانگرها مثل برد بلانتون روان درمانگر امریکایی ،مخالف این عمل هستند. او معتقد است که اگر از کسی خوشتان نمی‌آید و مایل به ارتباط داشتن با او نیستید،این چرئت را به خود بدهید وفکری که در سر در مورد او دارید بدون هیچ گونه سانسور و کاستی به او بگویید .. به نظر این روان کاو هدف از زندگی، داشتن روابط زیبا با دیگران است برای اینکه در این روابط است که خود و دیگران را بهتر می‌شناسیم پس باید صحبت های که در نهان داریم آشکار سازیم . نه اینکه مدام راجع به آنها فکر کنیم و هیچ عملی انجام ندهیم

دروغ در زندگی زناشویی و در روابطی که با جنس مخالف داریم :اکثر انسان ها در ابتدا و شروع روابط عاشقانه به طرز افراطی دروغ می‌گویند . در این مرحله از زندگی نیز بازبرای ساختن تصویری مناسب از خود دروغ می‌گوییم ، مخصوصا زمانی که پای جنس مخالف به این بحث باز شود ، دروغ نیز خود به خود وارد می‌شود . اما هنگامی که افراد ازدواج می کنند این دروغ ها به نسبت دوران نامزدی و یا دوستی کمتر می‌شود .

دروغ از چه سنی شروع می‌شود ؟؟ در این جا می‌خواهیم دروغ را بین سنین مختلف بررسی کنیم، دروغ از دوران کودکی شروع می‌شود و به نوعی مرحله ای از شکل گیری شخصیت کودک است .

دروغ بین سنین ۳ تا ۴ سال چگونه است ؟ در این سن است که کودک دروغ گفتن را شروع می‌کند . این موضوع بیان گر این نکته است که شخصیت انسان از همان ابتدا حتی نزد پدر و مادرش نیز شفاف نیست و هیچ کس قادر به شناخت کلی طرف مقابلش نیست . دروغ گفتن بچه ها در این سن ، فقط به عنوان یک سرگرمی و امتحان کردن پدرو مادر است ، زیرا هنگامی که بچه های این سن دروغی را می‌گویند و والدین متوجه دروغ شان می‌شوند برای آنها بمانند یک تفریح است .

دروغ در سنین ۷ سالگی به بعد چگونه است ؟ در این سن بچه ها در دروغ گفتن پیشرفت زیادی می‌کنند و یاد می‌گیرند همه فکر هایی را که دارند و یا تمام کارهایی را که انجام میدهند را نباید به پدرو مادر خود بگویند و برای آنها توضیح بدهند . اما آنها هنوز در دروغ گفتن نوپا هستند و از تغییر صدای و رنگ صورتشان می‌توان فهمید که دروغ می‌گویند . و مهم تر از همه تربیت خانواده‌ها و رفتاری که والدین در برابر بچه ها با یکدیگر دارند نقشی بسزا در این امر دارد . گاهی والدین خودشان به فرزندانشان دروغ گفتن را یاد می‌دهند برای مثال : ” مادریا پدر به فرزندش می‌گوید این مطلب را به کسی نگویی یا اگر کسی ازت چیزی پرسید یک دروغی بگو ” ما خودمان فرزندانمان را به دروغ تشویق می‌کنیم و بعد که آنها در این کا ر خبره می‌شوند و به راحتی دروغ می‌گویند از آنها گله می‌کنیم …از دروغ گویی تا افسانه بافی راه زیادی نیست !!

اجازه ندهیم فرزندانمان به اینجا برسند !؟ وقتی که از دروغ و دروغ گفتن صحبت می‌کنیم به جایی می‌رسیم که دیگر کار از دروغ گذشته و به حد افراطی آن یعنی افسانه بافی رسیده است ، دیگر جلوی این افراد را نمی‌توان گرفت .. علت و دلیل افسانه بافی افراد یک شوک شدید روحی ،شکست در زندگی شخصی یا اجتماعی یا هر واقعه و رخدادی که به شخص دیدی منفی نسبت به دنیای بیرون می‌دهد و برای دور شدن و دفاع از خود به دنیای خیالی و افسانه ای پناهنده می‌شوند . این شخص از دنیای واقعی فرار می‌کند، دنیای که به او سختی های بسیاری را تحمیل کرده است  و ساکن دنیای خیالی می‌شود ، زیرا در آنجا آرامش  بیشتری را احساس می‌کند . افسانه بافی در افراد یک مشکل روانی نیست .این مشکل بستگی به اطرافیان فرد دارد ، و برای فائق امدن بر مشکل این افراد باید آنها را نزد یک مشاور و متخصص برد.

*****************

انشا دروغ و دروغگویی

در این پست انشایی زیبا، ادبی و سیاسی با موضوع ” دروغ ” نوشته شده است. با دانشچی همراه باشید.

وااای…اگر نبود چقدر دنیا زیبا می شد. دنیا پر می شد از خوبی ، دوستی ، شادی و عدالت.

اگر نبود الان خاشقچی زنده بود!

اگر نبود جنگ در سوریه و عراق و یمن و … نبود.

اگر نبود الان انرژی هسته ای داشتیم.

اگر نبود الان تحریم نبودیم.

اگر نبود بیت المال اختلاس نمی شد.

اگر نبود هیچ کسی قبل از انتخابات وعده های قشنگ و فریبنده نمی داد.

اگر نبود پیرزنی با تشت طلا در خیابان می رفت و کسی جرات نمی کرد به او نزدیک شود .

اگر نبود تلویزیون پفک نمکی را تبلیغ نمی کرد.

اگر نبود مادرم مجبور نمی شد ۲۰۰ هزار تومن برای کرم حلزون بدهد تا جوان شود اما … .

اگر نبود هیچ معلمی سر دفتر نیاوردن و یا مشق ننوشتن شاگردی را تنبیه نمی کرد.

یا اصلا ناظم مدرسه به خاطر غایب بودن نمی خواست که پدر مادرمان به مدرسه بیایند.

اگر نبود هیچ زنی یواشکی گوشی شوهرش را چک نمی کرد.

اگر نبود، دزدی نبود؛

خیانت نبود.

غیبت نبود .

زیرآب زدن نبود.

اگر نبود خیلی چیزهای بد نبودند.

دروغ را می گویم؛

کاش نبود.

کاش این کلید بدیها نبود.

آن وقت مگر بن سلمان جرات می کرد خاشقچی را قاچ قاچ کند و رویش اسید بریزد و بیندازد ته چاه ،چون اگر از او می پرسیدند آیا تو این کار را کردی و او راستش را می گفت پدرش را در می آوردند و او هم از ترس رسوا شدن اصلا به خاشقچی نزدیک نمیشد، ما هم مجبور نبودیم هر روز که تلویزیون را باز میکنیم درباره ناپدید شدن خاشقچی خبر بشنویم.

اگر دروغ نبود أمریکا و غرب راستش را میگفتند که برای منافع خودشان در سوریه و عراق و یمن جنگ به راه انداختند آنگاه مردم دنیا پدرشان را در می آوردند و آنها از ترس این رسوایی دیگر در این کشورها جنگ به راه نمی انداختند.

اگر قرار بود جای دروغ راستگویی باشد آنگاه انرژی هسته ای مان که سرمایه ای ارزشمند برای آیندگان است و برای تولید انرژی و سوخت و برق و دارو و … به آن نیاز داریم به بهانه بمب اتم و تحریم ، رویش سیمان نمی ریختند و یک آفتابه آب هم رویش!

اگر راستگویی بود کسی که بیت المال دستش است سرمایه مملکت را خرج عمه اش نمی کرد تا بعد به دروغ بگوید در فلان طرح عمرانی مصرف شد.

اگر راستگویی بود هیچ کس جرات دزدی نمی کرد چون وقتی از او می پرسیدند آیا طلای پیرزن را تو دزدیدی باید میگفت بله و به جزای عملش می رسید.

اگر راستگویی بود وقتی به معلممان میگفتم دفترم خانه عمه ام جا مانده از پس کله ام نمی زد که چرا دروغ می گویی چون می دانست راست می گویم.

یا وقتی غایب می شدم ناظم نمی گفت برای موجه کردن غیبت باید اولیائت بیاید بگوید آنفولانزای خوکی گرفته بودی که نیامدی نه اینکه با دوستِ …. رفته باشی خوشگذرانی
خلاصه سرتان را درد نیاورم ، هر بدی را که ببینید تهش می رسد به دروغ.

اگر انسان بخواهد کار بدی را مخفیانه انجام دهد و به این فکر کند که اگر از من بپرسند که آیا این کار را تو کردی و من راستش را بگویم خیلی بد می شود بنابراین دیگر دست به این کار نمی زند
ای کاش میشد کاری کرد که هیچ کس دروغ نگوید، آن وقت آدمها قابل اعتمادتر بودند و دنیا قشنگ تر.

*********************