انشا جالب درباره خفته را خفته کی کند بیدار
پایه دهم صفحه۸۳ مثل نویسی خفته را خفته کی کند بیدار!
بازپروری ضرب المثل در مورد خفته را خفته کی کند بیدار
مقدمه:کسی که آگاهی ندارد را می توان اگاه کرد اما آیا می شود کسی را که خودش را با ناآگاهی زده آگاه کرد
تنه انشا:در یکی از روستاهای کشور عزیزمان مردی خداپرست و دین دار زندگی می کرد. اما در این میان مردی بود که نه نماز می خواند و نه روزه می گرفت و نه خمس و ذکات پرداخت می کرد. اهالی مسجد همگی از این ماجرا ناراحت بودند و هر یک به فکر چاره ایی بودند. هریک به نوبه ی خود به پیش مرد می رفت او را نصیحت می کرد تا شاید به راه درست هدایت شود اما مرد هر بار حرف های مردم را پشت گوش می انداخت و به آن ها بی توجه بود. مردم که دیگر خسته شده بودند به فکر چاره ایی برای این ماجرا افدادند زیرا از عاقبت مرد می ترسیدند و نگران او بودند. یک روز که دوباره دور هم جمع شده بودند تا دوباره دنبال راه چاره ایی باشند، امام جمعه مسجد گفت:خفته را خفته کی کند بیدار؟ ما همه ی سعی و تلاش خود را انجام داده ایم و وظیفه ی خود را به عنوان مسلمان ایفا کرده ایم ولی او نمی خواهد که آگاه شود و خود را به خواب و غفلت زده است. از ما دیگر هیچ کاری برنمی آید. خودش باید بخواهد تا ما نیز بتوانیم به او کمک کنیم.
نتیجه گیری: هرگز.هرگز نمی توان کسی را که خودش را به غفلت و بی خیالی زده آگاه کرد زیرا نمی خواهد آگاه شود.
*******************
ضرب المثل خفته را خفته کی کند بیدار
کسی که آگاهی ندارد را می توان اگاه کرد اما آیا می شود کسی را که خودش را با ناآگاهی زده آگاه کرد.در یکی از روستاهای کشور عزیزمان مردی خداپرست و دین دار زندگی می کرد. اما در این میان مردی بود که نه نماز می خواند و نه روزه می گرفت و نه خمس و ذکات پرداخت می کرد. اهالی مسجد همگی از این ماجرا ناراحت بودند و هر یک به فکر چاره ایی بودند.
هریک به نوبه ی خود به پیش مرد می رفت او را نصیحت می کرد تا شاید به راه درست هدایت شود اما مرد هر بار حرف های مردم را پشت گوش می انداخت و به آن ها بی توجه بود.
مردم که دیگر خسته شده بودند به فکر چاره ایی برای این ماجرا افدادند زیرا از عاقبت مرد می ترسیدند و نگران او بودند. یک روز که دوباره دور هم جمع شده بودند تا دوباره دنبال راه چاره ایی باشند، امام جمعه مسجد گفت: خفته را خفته کی کند بیدار؟
ما همه ی سعی و تلاش خود را انجام داده ایم و وظیفه ی خود را به عنوان مسلمان ایفا کرده ایم ولی او نمی خواهد که آگاه شود و خود را به خواب و غفلت زده است. از ما دیگر هیچ کاری برنمی آید. خودش باید بخواهد تا ما نیز بتوانیم به او کمک کنیم.
************************
موضوع :
انشا درباره خفته را خفته کی کند بیدار پایه دهم
متن انشا :
مقدمه انشاء:
انسان در پستی و بلندی های روزگار هزاران بار مورد سنجش و آزمون قرار می گیرد . بارها زمین می خورد و یا گاهی از سر غفلت به خواب می رود. مهم این است که اگر زمین خورد، برخیزد و یا اگر خوابید بیدار شود اما آیا امکان دارد کسی را که از غفلت خوابیده بتوان بیدار کرد؟
تنه انشاء:
حال در میان انبوه آدم هایی که در حال گذراندن زندگی و پیمودن این مسیر پر تلاطم هستند، دو گونه افراد به چشم می خورند عده ایی که منتظر تلنگری هستند تا در مسیر درست قرار بگیرند و ریسمان نامرئی زندگی را در دست بگیرند و از آن برای پیشرفت و ترقی بالا روند اما عده ایی دیگر آنچنان در خواب فرو رفته اند
که هر چه تقلا کنی بیدار نمی شوند، بلکه بیش از پیش به خواب می روند. درست به مانند کسانی که جهل و نادانی را برگزیده اند و هر چه در گوششان بانگ هوشیاری را بخوانند به راه خود ادامه خواهند داد و حرف کسی را گوش نمی دهد.،
انشاء غیر تکراری درباره خفته را خفته کی کند بیدار
مگر آنکه خود بخواهد و برای رسیدن به آگاهی و هوشیاری تلاش کند در غیر اینصورت هر چه به جلو بروی به مقصد نخواهی رسید بلکه به نقطه ی اول بازخواهی گشت! بیدار کردن کسی را که خود را به خواب زده است، کار هر کسی نیست.
نیازمند دستان توانمند و عقلی هوشیار و کوله باری تجربه است تا بتواند با ایجاد انگیزه و شوق و ذوق برای ادامه ی زندگی و برگزیدن هدف او را راغب و امیدوار برای برخاستن و بیدار شدن کند، در غیر اینصورت هر چه تلاش کنی درست به مانند آب در هاونگ کوبیدن است و تنها وقت و انرژی ات را تلف کرده ایی زیرا کسی نمی تواند خفته ایی را که قصد بیدار شدن ندارد بیدار کند یا غافلی نمی تواند غافل دیگر را یاری رساند زیرا بیشتر خود را در اعماق ناآگاهی فرو می برند.
نتیجه گیری انشاء:
خواستن توانستن است. تنها کافی است بخواهی در آن صورت تمام درها به رویت گشوده می شود و تو با اراده ی خود از خواب غفلت بر می خیزی و خواهی دید که مسیر زندگی با خواستن و آگاهی چه شیرین می شود.
پایه دهم صفحه۸۳ مثل نویسی خفته را خفته کی کند بیدار!
بازپروری ضرب المثل در مورد خفته را خفته کی کند بیدار
مقدمه:کسی که آگاهی ندارد را می توان اگاه کرد اما آیا می شود کسی را که خودش را با ناآگاهی زده آگاه کرد
تنه انشا:در یکی از روستاهای کشور عزیزمان مردی خداپرست و دین دار زندگی می کرد. اما در این میان مردی بود که نه نماز می خواند و نه روزه می گرفت و نه خمس و ذکات پرداخت می کرد. اهالی مسجد همگی از این ماجرا ناراحت بودند و هر یک به فکر چاره ایی بودند. هریک به نوبه ی خود به پیش مرد می رفت او را نصیحت می کرد تا شاید به راه درست هدایت شود اما مرد هر بار حرف های مردم را پشت گوش می انداخت و به آن ها بی توجه بود. مردم که دیگر خسته شده بودند به فکر چاره ایی برای این ماجرا افدادند زیرا از عاقبت مرد می ترسیدند و نگران او بودند. یک روز که دوباره دور هم جمع شده بودند تا دوباره دنبال راه چاره ایی باشند، امام جمعه مسجد گفت:خفته را خفته کی کند بیدار؟ ما همه ی سعی و تلاش خود را انجام داده ایم و وظیفه ی خود را به عنوان مسلمان ایفا کرده ایم ولی او نمی خواهد که آگاه شود و خود را به خواب و غفلت زده است. از ما دیگر هیچ کاری برنمی آید. خودش باید بخواهد تا ما نیز بتوانیم به او کمک کنیم.
نتیجه گیری: هرگز.هرگز نمی توان کسی را که خودش را به غفلت و بی خیالی زده آگاه کرد زیرا نمی خواهد آگاه شود.
انشا با موضوع خفته را خفته کی کند بیدار مقدمه نتیجه
مقدمه : امامن و معصومین دین الگوهایی هستند که اگرچه در میان ما نیستند اما از ایشان می توان درس های بسیار زیادی آموخت
بدنه : روزی زنی نزد پیامبر رفت و به ایشان گفت: ای رسول خدا خرما برای پسر من ضرر دارد لطفا به او بگویید خرما نخورد.
پیامبر فرمودند: بروید و فردابیایید.
زن رفت و فردا آمد و پیامبر پسرش را نصیحت کردند.
یاران رسول خدا پرسیدند که چرا همان دیروز پسر زن را نصیحت نکردید؟
پیامبر پاسخ دادند: چون دیروز خودم هم خرما خورده بودم و نمی توانستم به پسر بگویم خرما نخور!
پیامبر فقط الگو نبودند بلکه یک الگوی کامل بودند. فرق ایشان با الگوهای زمان حال در این است که امروزه اغلب تنها فتوا می دهند و از مردم می خواهند که این گونه و آن گونه رفتار کنید اما کمتر کسی خود درست و کامل به چیزهایی که می گوید عمل می کند.
نتیجه : نصیحت ها و پندها تنها زمانی عملی می شوند که خود شخص هم به نصیحت هایی که بیان می کند عمل کند نه اینکه تنها یک گوینده باشد. اگر یاد بگیریم ابتدا اصلاح و تغییر را از خودمان شروع کنیم بسیار مفیدتر از آن خواهد بود که تنها به دیگران پنددهیم و اشتراکات زندگی آرمانی و حقیقی مان افزایش خواهد یافت.
***************************