روایتی از کارمند مجلس از برخورد نزدیک با تروریست‌ها

روایتی از کارمند مجلس از برخورد نزدیک با تروریست‌ها

روایتی از کارمند مجلس از برخورد نزدیک با تروریست‌ها



به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  وی اظهار داشت: ساعت ۱۰ صبح بعد از تماس یکی از همشهریان دانشجو که درحال ورود به گیت ورودی جهت انجام تشریفات و اخذ برگه ورود بود از درگیری مطلع شدم. ایشان ذکر کرد فردی مهاجم با اسلحه در سالن انتظار مراجعین اقدام به تیراندازی کرده است که طی آن یک نفر کشته و فرد دیگری مجروح گشته که با تلاش خود را به بیرون از سالن رسانده است. با تصور اینکه یک شخص اقدام به تیراندازی کرده است آماده برای رفتن به سمت بیرون از ساختمان اداری می‌شدم که جو ساختمان رو به تشنج می‌ رفت. بعد از آنکه به همراه اعضا دفتر دکتر شهریاری به سمت راه پله‌ها رفتیم با هشدار افرادی مواجه شدیم مبنی بر حمله تروریستی است و به اتاق‌ها برگشته درب‌ها را ببنید و پناه بگیرید.
 
با عجله به سمت دفتر خود برگشته با توجه به آنکه از نظر جایگاهی دفتر ما محل خوبی برای پناه‌گیری نبود از طرفی تنهایی در شرایط این چنینی ابدا روش مطلوبی به شمار نمی‌آمد ضمن قفل کردن در دفتر با حضور در جمع همکاران خود در دفتر دکتر شهریاری در مکانی مابین دیوار و یک ستون که به عنوان نمازخانه استفاده می‌شد پناه گرفتیم. کم کم صدای تیراندازی تشدید می‌شد و شرایط به‌گونه‌ای پیش می‌رفت که امیدی برای زنده ماندن متصور نمی‌شدیم لذا با تماس گرفتن با نزدیکان سعی کردیم تنش لحظه‌ای را شاید به امیدی تبدیل کنیم که باید زنده بمانیم.
 
از آنجا که موضع قرارگیری ما در انتهای راهرو طبقه ۴ بود لذا بعد از فشار نیروهای ضدشورش و حفاظتی، تروریست‌های منتسب به داعش شعارگویان به همراه تکلم عربی به سمت انتهای سالن حرکت نمودند و ضمن شلیک به اتاق‌ها به هر دو دفتر (دفتر دکتر خدابخشی و دفتر دکتر شهریاری) شلیک کردند. تعداد تیرهای شلیک شده به حدی بالا بود که تمام دیوارها آسیب دیده بود و شیشه‌های سکوریت حائل بین دفاتر از بین رفته بود. تنها پناه ما ستون و کتابخانه‌ای بود که ما را مستور می‌ کرد. اگرچه تیرهای شلیکی آنقدر نزدیک اصابت می‌ کرد که تنها می‌توان موهبت خداوند را برای دلیل عبور از آن مهلکه متصور بود. تیرهایی که حتی به ۱۰ سانتی متری ما اصابت می‌ کردند.
 
محل قرارگیری ما در انتهای راهرو به‌گونه‌ای بود که تیرهای شلیکی نیروهای ضدشورش هم به ان برخورد می‌کرد. بعد از آنکه تروریست‌ها چند بار طول سالن را طی کردند و ضمن انکه به اتاق‌ها شلیک می‌کردند برگشته و دوباره به اتاق محل حضور ما شلیک کردند بارقه امید با شنیدن صدای نیرو ضد شورش در دل ما زنده گردید. در همین حال آنها متوجه حضور ما شدند.
 
ما با اعلام جملاتی مانند ما کارمندیم،‌ مجلسی هستیم، شلیک نکنید، اقدام به اعلام حضور علنی کردیم. آنها گفتند دست‌های خود را بر روی سر قرار داده به بیرون آمده و به صورت سینه‌خیز کف سالن را به سمت ما طی کنید، ما از موضع خارج شده و به سینه‌خیز از روی شیشه‌های شکسته شده در کف راهرو به سمت نیروهای ایرانی حرکت کردیم. وضعیت بسیار پیچده‌ای بود که با حمایت آتش مجموعه نیروهای ضدشورش حاضر در ساختمان توانستیم از طبقه خارج و به سمت سالن غذاخوری نمایندگان جهت مداوای سطحی حرکت کنیم.
 
اگرچه ما در موضع گروگان بودیم و به واسطه جانفشانی نیروهای ضدشورش از طبقه مذکور خارج شدیم اما تعدادی همچنان گروگان تروریست‌ها بودند. بعد از انتقال ما تروریست واقع در طبقه ۴ اقدام به انفجار جلیقه انتحاری خود در انتها سالن نمود که منجر به تخریب کامل دفتر نماینده الیگودرز و دکتر شهریاری گردید.