بار آخر،دست آخر...

من ورق رابادلم بر می زنم...

باردیگر حکم کن،اما نه بی دل...

با دلت دل حکم کن...

حکم دل!

هرکه دل دارد بیندازد وسط

تا که ما دل هایمان رارو کنیم...

دل که روی دل بیفتد ،     

عشق حاکم می شود...!

پس به حکم عشق ، بازی می کنیم...!

این دل من...

روبکن حالا دلت را...!

دل نداری؟!!!

بر بزن اندیشه ات را...

حکم لازم...!

دل سپردن ، دل گرفتن

هردو لازم...!