پست اختصاصی { نکافان }

جدیدترین پست های عاشقانه سنگین 95

دل نوشته های خاص و احساسی 95

{nekafun}

آدم های کثیف!

بله! معادله ی مجهولی نیست! ارمغان دنیای کثیف ، آدم کثیفه! و هدیه ی آدم کثیف...

 ، دنیایی کثیف تر!

دنیای کثیفی! که به خودش قانع نیست!

آدم های کثیفی که به خودشون قانع نیستند!

به یکی قانع نیستند!

جشن هوسرانی ها در کالبد هائی که بطنی پاک و فطرتی خدائی دارند!

دوست داشتم سکته کنم!

شاید هم داشتم که این کار رو می کردم! داشتم سکته می کردم! فکم برای چندین لحظه بی اختیار تکان خورد!

گوئی که سردم شد!

یکباره سردم شد! و بعد داغ شدم! سرم داغ شد! چشمانم دوست می داشت که آتش فشان اشک باشد!

"منم دوست دارم که ...."

چقدر از هوائی که تنفس می کنم ، دلخورم!

این نخستین باری است که دلخوری در وجودم نهادینه می شود! کینه می شود! آی ای خدا! کینه در من راه جسته است!

گمشید! دور بشید از من!

باید فرار کنم!

باید به ابدیت فرار کنم! بی آنکه به او پیوسته باشم!

مانائی در یادها ، وقتی یاد آلوده است به کینه و نفرت! آه... نفرت! چقدر از تو گریزانم! چقدر از تو فرار می کنم! چقدر زشتی تو مرا آزار میدهد!

این مانایی چه حاصل دارد! جز نامرادی ایام!

از شاخک های سوسک هم چندشم نمی شود! وقتی با محبت به سوسک نگاه می کنم! او را نمی کشم! حتی اگر بر روی دهانم راه برود! تنبیه او فقط بدرقه اش به بیرون است!

گفتم بیرون!

مدتی بود که به بیرون آمده بودم!

پیش از آن ، وقتی که در درون بودم ، هیچ وقت نفرت و کینه را تجربه نمی کردم!

بگوئید... ، به من بگوئید!

آیا نباید به بیرون می آمدم؟

بیرون یک واقعیت است! باید این را بفهمم و بپذیرم! بیرون یک واقعیت است! هرچند تلخ و جانفرسا!

به من بگوئید! بگوئید!

آدم های کثیف! دنیای کثیف! آیای اینها واقعیت هستند! آبا باید به این خو کنم؟!




جدیدترین پست های عاشقانه سنگین 95

دل نوشته های خاص و احساسی 95



یک دقیقه سکوت …

به خاطر تمام آرزوهایی که در حد یک فکر کودکانه باقی ماندند!

به خاطر امید هایی که به نا امیدی مبدل شدند.

به خاطر شب هایی که با اندوه سپری کردیم!

به خاطر قلبی که زیر پای کسانی که دوستشان داشتیم له شد!

به خاطر چشمانیکه همیشه بارانی ماندند!

یک دقیقه سکوت!

به احترام کسانی که شادی خود را با ناراحت کردنمان به دست آوردند!

بخاطر صداقت که این روز ها وجودی فراموش شده است!

بخاطر محبت که بیشتر از همه مورد خیانت واقع گردید!

یک دقیقه سکوت به خاطر حرف های نگفته!

برای احساسی که همواره نادیده گرفته می شد....


جدیدترین پست های عاشقانه سنگین 95

دل نوشته های خاص و احساسی 95




هیچ مدرسه ای بالاتر از تجربه نیست !
افسوس ، 
شهریه ای گران دارد ...
.
.
.
.
.
.
عمر....!




لذت دنیا...

داشتن کسی ست

که دوست داشتن را بلد است.

به همین سادگی...!

این روزها

گفتن دوستت دارم! انقدر ساده است که میشود انرا از هر رهگذری شنید!

اما فهمش...

یکی از سخت ترین کارهای دنیاست

سخت است اما زیبا!

زیباست

برای اطمینان خاطر یک عمر زندگی

تا بفهمی و بفهمانی...

هر دوره گردی لیلی نیست...

هر رهگذری مجنون...

و تو شریک زندگی هر کسی نخواهی شد!

تا بفهمی و بفهمانی...

اگر کسی امد و هم نشینت شد

در چشمانش باید

رد اسمان رد خدا باشد

و باید برایش

از من گذشت

تا به

ما رسید...

(فریدون مشیری)



جدیدترین پست های عاشقانه سنگین 95

دل نوشته های خاص و احساسی 95



در قاب این آیینه ها خود را نمی بینم

چیزی به جز یک بهت بی معنا نمی بینم

دنیا به زشتیهای پلک فهم من خندید

شاید شبــیه مردم دنـیا نمی بینم 

گنجشک روحم لابلای شاخه ها یخ زد

نه ! سنگ هم در دست آدمها نمی بینم 

تصویری از تبعیض سرد چشمها آری

در این برودت ذرهای گرما نمی بینم 

در منطق این نیمه آدمهای قلابی

جایی برای عشق هم حتی نمی بینم



جدیدترین پست های عاشقانه سنگین 95

دل نوشته های خاص و احساسی 95




برای تمام راه های نرفته

برای تمام بی راه های رفته

ببخش بگذار احساست قدری هوایی بخورد

گاهی بدترین اتفاق ها هدیه ی زمانه و روزگارند

تنها کافیست خودمان باشیم !

که خود را برای تمامی این بی راه رفتنمان ببخشیم

و به خودمان بیائیم

تا خدا تمامی درهای که به خیال باطلمان بسته را به رویمان باز کند.

خطاهایت را بشناس.

انها را پذیرا باش و تنها بین خودت و خدایت نگهشان دار

این دنیا نامحرم بد دل

نامحرم نامروت زیاد دارد !

تا دست خدا هست. تا مهربانیش بی انتهاست

تا می گویی خدایا ببخش

به دورت می گردد و می بوستت و می گوید جانم چه کرده ای مگر ؟

دیگر تو را چه نیاز به ادمها ؟

زیبا بمان و بگذار با دیدنت

هر رهگذر نا امیدی

لبخندی بزند رو به اسمان و زیر لب بگوید

هنوز هم می شود از نو شروع کرد...!






شاید تکراری باشد اما همچنان آموزنده است :

انسانها؛ در دو صورت چهره ی واقعی خودشان را نشان میدهند:

اول آنکه بدانند کامل به خواسته هایشان رسیده اند

یا اینکه بدانند هرگز به خواسته هایشان نمی رسند . . .



تلخ است که لبریز حقایق شده است

زرد است که با درد موافق شده است

عاشق نشدی وگرنه می فهمیدی

پاییز بهاری است که عاشق شده است


جدیدترین پست های عاشقانه سنگین 95

دل نوشته های خاص و احساسی 95




اگه خیانت نکردم فکر نکن نمیتونستم .... اتفاقا خیلیا دورو برم بودن

اگه خوب بودم فکر نکن خوبی از خودت بود ....خوبی تو ذاتم بود

اگه بردمت بالا فکر نکن چیزی بودی ....میخواستم هم قد خودم شی

اگه تک پر بودم فکر نکن پریدن بلد نبودم .... فقط میخواستم با تو بپرم

اگه واسه دیدنت لحظه شماری میکردم فکر نکن خیلی شاخ بودی .... به دلم که تنگ بود احترام میذاشتم

اگه دلمو فقط به تو دادم فکر نکن تو عالی بودی ....دلم راضی نمیشد

اگه اگه اگه ....

خلاصه اگه حالا دارم فراموشت میکنم فکر نکن واسم اسونه.... خودت موندن رو واسم سخت کردی که مجبور شدم اسون برم



جدیدترین پست های عاشقانه سنگین 95

دل نوشته های خاص و احساسی 95



از دیوانه ای پرسیدند : چه کسی را بیشتر دوست داری ؟

دیوانه خندید و گفت : ”عشقم” را…

گفتند : عشقت کیست؟

گفت:عشقی ندارم!

خندیدند و گفتند : برای عشقت حاضری چه کارهاکنی؟

گفت : مانند عاقلان نمیشوم ، نامردی نمیکنم ، خیانت نمیکنم ، دور نمیزنم ،

وعدهسرخرمن نمیدهم ، دروغ نمیگویم و دوستش خواهم داشت ، تنهایش نمیگذارم ،

میپرستمش ، بی وفایی نمیکنم با او مهربان خواهم بود ، برایش


فداکاری خواهم کر د،ناراحت و نگرانش نمیکنم ، غمخوارش میشوم…


گفتند: ولی اگر تنهایت گذاشت ، اگر دوستت نداشت ، اگر نامردی کرد ، اگربی وفابود ،

اگر ترکت کرد چه…؟


اشک بر چشمانش حلقه زد و گفت : اگر اینگونه نبود که من “دیوانه” نمیشدم…




ظاهراً هرچند میخندم ؛ درونم شاد نیست

باد اگر در غبغبم دیدی به جز غمباد نیست



وضع من از منظر علم روانکاوی بد است !

مشکلات جسمی ام اما به ظاهر حاد نیست!



مثل شهری جنگی ام که سالها بعد از نبرد

بازسازی گشته اما باز هم آباد نیست!



بستگی دارد که از « زندان» چه تعریفی کنیم

هیچ کس در هیچ جای این جهان آزاد نیست



زود دانستند این دنیا تماشایی نبود

کس از آغاز تولد کور مادرزاد نیست



حتم دارم تا شکوه کاخ ساسانی به جاست

گوشه ای از چشم شیرین قسمت فرهاد نیست



این هم برای کسی که هیچ وقت نتونستم کنارش باشم

امید سالهای از دست رفته ام ، امید روزهای بی کسی ام

تولدت هر سال بی تو آغازی است برای عاشق تر ماندنم ، بی تو اما در دلم

با تو بودن را جشن میگیرم و ساده میگویم  : حس بودن دوباره ات مبارک . . .



جدیدترین پست های عاشقانه سنگین 95

دل نوشته های خاص و احساسی 95



عاشقانه های مردم این زمونه را باور ندارم...

بوی خامی می دهد

رنگ بچگی دارد

کسانی که حتی الفبای دوستی را نمیدانند

کتاب عشق می نویسند

کاش حتی می توانستند این واژه را معنا کنند

گفتن ندارد

اما نیرنگ این جماعت حالم را دگرگون می سازد




روزی ﺧﺒﺮ ﺭﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺟﺰﯾﺮﻩ ﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﺁﺏ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﻓﺖ.

ﻫﻤﻪ
ﺳﺎﮐﻨﯿﻦ ﺟﺰﯾﺮﻩ ﻗﺎﯾﻖ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻭ ﺟﺰﯾﺮﻩ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﮐﺮﺩﻧﺪ .

ﺍﻣﺎ
ﻋﺸﻖ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻤﺎﻧﺪ، ﭼﻮﻥ ﺍﻭ ﻋﺎﺷﻖ ﺟﺰﯾﺮﻩ ﺑﻮﺩ.

ﻭﻗﺘﯽ ﺟﺰﯾﺮﻩ ﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﺁﺏ ﻓﺮﻭ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ،

ﻋﺸﻖ ﺍﺯ ﺛﺮﻭﺕ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻗﺎﯾﻘﯽ

ﺑﺎﺷﮑﻮﻩ ﺟﺰﯾﺮﻩ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﮐﻤﮏ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ : « ﺁﯾﺎ

ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻫﻤﺴﻔﺮ ﺷﻮﻡ؟ »

ﺛﺮﻭﺕ ﮔﻔﺖ: « ﻧﻪ، ﻣﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻃﻼ ﻭ ﻧﻘﺮﻩ ﺩﺍﺧﻞ ﻗﺎﯾﻘﻢ ﻫﺴﺖ ﻭ

ﺩﯾﮕﺮ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ . »

ﭘﺲ ﻋﺸﻖ ﺍﺯ ﻏﺮﻭﺭ ﮐﻪ ﺑﺎ ﯾﮏ ﮐﺮﺟﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﺍﻫﯽ ﻣﮑﺎﻥ ﺍﻣﻨﯽ ﺑﻮﺩ،

ﮐﻤﮏ ﺧﻮﺍﺳﺖ.

ﻏﺮﻭﺭ ﮔﻔﺖ: « ﻧﻪ، ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺒﺮﻡ ﭼﻮﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺑﺪﻧﺖ ﺧﯿﺲ

ﻭ ﮐﺜﯿﻒ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻗﺎﯾﻖ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﻣﺮﺍ ﮐﺜﯿﻒ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﺮﺩ . »

ﻏﻢ ﺩﺭ ﻧﺰﺩﯾﮑﯽ ﻋﺸﻖ ﺑﻮﺩ. ﭘﺲ ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: « ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﻣﻦ

ﺑﺎﺗﻮ ﺑﯿﺎﯾﻢ. »

ﻏﻢ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺣﺰﻥ ﺁﻟﻮﺩ ﮔﻔﺖ : « ﺁﻩ، ﻋﺸﻖ، ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻢ ﻭ

ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﺷﻢ . »

ﻋﺸﻖ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺳﺮﺍﻍ ﺷﺎﺩﯼ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ . ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﻏﺮﻕ

ﺷﺎﺩﯼ ﻭ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺻﺪﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﺸﻨﯿﺪ.

ﺁﺏ ﻫﺮ

ﻟﺤﻈﻪ ﺑﺎﻻ ﻭ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻋﺸﻖ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ

ﺻﺪﺍﯾﯽ ﺳﺎﻟﺨﻮﺭﺩﻩ ﮔﻔﺖ: « ﺑﯿﺎ ﻋﺸﻖ، ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺮﺩ . »

ﻋﺸﻖ ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ ﻧﺎﻡ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ

ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺳﺪ ﻭ ﺳﺮﯾﻊ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺍﺧﻞ ﻗﺎﯾﻖ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺟﺰﯾﺮﻩ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ

ﮐﺮﺩ. ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﺸﮑﯽ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ، ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻋﺸﻖ

ﺗﺎﺯﻩ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺟﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺮ

ﮔﺮﺩﻧﺶ ﺣﻖ ﺩﺍﺭﺩ.

ﻋﺸﻖ ﻧﺰﺩ ﻋﻠﻢ ﮐﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺣﻞ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﯼ ﺷﻦ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﺣﻞ ﺑﻮﺩ،

ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: « ﺁﻥ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﻮﺩ؟ »

ﻋﻠﻢ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: « ﺯﻣﺎﻥ »

ﻋﺸﻖ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﮔﻔﺖ: « ﺯﻣﺎﻥ؟ ! ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩ؟ »

ﻋﻠﻢ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪﺍﻧﻪ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: « ﺯﯾﺮﺍ ﺗﻨﻬﺎ ﺯﻣﺎﻥ ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺩﺭﮎ

ﻋﻈﻤﺖ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ . »


جدیدترین پست های عاشقانه سنگین 95

دل نوشته های خاص و احساسی 95



حال ما با دود و الکل جا نمی اید رفیق

زندگی کردن به عاشق ها نمی اید رفیق

روحمان ابستن یک قرن تنها بودن است

طفل حسرت نوش ما دنیا نمی اید رفیق

دستهایت را خودت " ها " کن  اگر یخ کرده اند

از لب معشوقه هامان " ها " نمی اید رفیق

هضم دلتنگی برای موج اسان نیست

اب دریا بی سبب بالا نمی اید رفیق

یا شبیه این جماعت باش یا تنها بمان

هیچ کس سمت دل زیبا نمی اید رفیق


جدیدترین پست های عاشقانه سنگین 95

دل نوشته های خاص و احساسی 95


باید باور کنیم
تنهایی
تلخ‌ترین بلای بودن نیست،
چیزهای بدتری هم هست،
روزهای خسته‌ای...
...که در خلوت خانه پیر می‌شوی …
و سال‌هایی
که ثانیه به ثانیه از سر گذشته است.
تازه
تازه پی می‌بریم
که تنهایی
تلخ‌ترین بلای بودن نیست،
چیزهای بدتری هم هست:
دیر آمدن!




ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿﺪ ﮐسی ﺭﺍ ،

ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ ،

ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ !

ﮔﺎﻫﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺻﺒﺮ ﮐﺮﺩ ...

ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ،

ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪﯼ ،ﺭﻓﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ !

ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ،

ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻫﯽ ،

ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ...

ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﺪﺍﻧﻨﺪ !

ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ،

ﮐﻪ ﻓﺮﻕ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺪ !

ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ...

ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺬﮐﺮ ﺷﺪ !

ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ...

ﯾﮑﺠﺎ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ...

ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ




آخـــــرین فـــــردی کـــــه ,
درســـــت قبـــــل از خـــــواب ,

در مـــــوردش فکـــــر می کنیـــــد ...

کســـــی اســـــت کـــــه ,

" قلــ♥ــب " شمـــــا بـــــه او تعلـــــق دارد .........!



اونی که از من گذشت واسه من درگذشت! روحش شاد و یادش فراموش!!

یاد گرفتم این بار مه دستانم یخ کرد دستان کسی را نگیرم ! جیب هایم مطمین ترند

عزیزم نگاهم به خودت نگیر ! من به اشتباه ام می نگرم !

دنیا رو می بینی ؟ حرف حرف میاره پول پول میاره  خواب خواب میاره ولی محبت خیانت میاره!

پرنده ای که رفت بگذار برود هوای سرد بهانه هست هوای دیگری در سر دارد!

فاصله ها کسی رو از بین نمی برد ! نزدیکی های سرد است که انسان را نابود میکند!

خیابان یک طرفه هم باشد باز چب و راستم و می پام! چون هم از دوست خوردم هم از دشمن

بعضی زخمها هست که هر روز صبح باید پانسمانش رو باز کنی و روش نمک بپاشی  تا یادت نره دیگه سراغ بعضی ادما نباید رفت

کاش همه میدانستن دل بستن به کلاغی که دل دارد بهتر است از طاوسی که زیبایی دارد

کاش میشد انگشت را تا ته حلق فرو کرد و بعضی دلبستگی ها را یکجا بالا اورد

شاید بعضی وقتا راه رو عوضی برم ولی مهم اینه که هیچوقت  با یه عوضی راه نمیرم

وفاداری  ادم ها رو زمان اثبات می کنه  نه زبان

نه اسمش عشقه نه علاقه نه حتی عادت خریت محضه

زندگی به من اموخت که هیچ چیز  از هیچ کس بعید نیست

این جمله رو هرگز فراموش نکن برای دوستت دارم بعضی ها مرسی هم زیاد است

حرف اخرم من با کناریات  کنار نمیام  از کنارت میرم!


جدیدترین پست های عاشقانه سنگین 95

دل نوشته های خاص و احساسی 95