جوک خنده دار 94

پیشنهاد نکافان


ﯾﻪ ﺑﭽﻪ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻪ 118 ؛

ﺍﭘﺮﺍﺗﻮﺭ ﻣﯿﮕﻪ ﺍﻟﻮ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ !

ﺑﭽﻬﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﺍﻟﻮ ، ﺩﻭﺷﯽ ﺩﺳﺘﺘﻪ ؟!

ﺍﭘﺮﺍﺗﻮﺭ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﻌﻠﻪ !

ﺑﭽﻬﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺘﻮﻥ ﺗﻮ ﺗﻮﻧﺖ . . .

ﺍﭘﺮﺍﺗﻮﺭ ﺣﺎﻟﺶ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﭘﺮﺍﺗﻮﺭﺍ ﻣﯿﮕﻪ ﺣﻮﺍﺳﺘﻮﻥ ﺑﺎﺷﻪ ﺍﮔﻪ ﯾﻪ ﺑﭽﻪ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﮔﻮﺷﯽ ﺩﺳﺘﺘﻪ ﺑﮕﯿﻦ ﻧﻪ ، ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺪﯼ ﻣﯿﺪﻩ !

ﯾﻪ ﻫﻔﺘﻪ ﻣﯿﮕﺬﺭﻩ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﭽﻬﻪ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻪ ؛

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﭘﺮﺍﺗﻮﺭﺍ ﮔﻮﺷﯽ ﺭﻭ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺭﻩ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﭽﻬﻪ ﻣﯿﮕﻪ :

ﺩﻭﺷﯽ ﺩﺳﺘﺘﻪ ؟!

ﺍﭘﺮﺍﺗﻮﺭ ﯾﺎﺩ ﺣﺮﻑ ﻫﻤﮑﺎﺭﺵ ﻣﯿﻔﺘﻪ ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻩ :

ﻧﻪ !

ﺑﭽﻬﻪ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺯﯾﺮ ﺧﻨﺪﻩ ﻭ ﻣﯿﮕﻪ :

ﻭﺍﺍﺍﺍﯼ ﻫﻨﻮﺯ ﺗﻮ ﺗﻮﻧﺘﻪ !󾌴󾌴󾌴󾌴





" هر دو "   بَد کردیم.... 

.

.

هم من 

هم رفیقم!!

.

.

.

.

.


ولی رفیقم بدتر کرد دیوث دختره دیگه نمیتونست راه بره...!!!




 ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﻴﺮﮐﺎﺭ ﮐﻮﻟﺮ ﻣﻴﮕﻪ

ﺁﻗﺎ ﮐﻮﻟﺮﻣﻮﻥ ﺧﺮﺍﺏ ﺷﺪﻩ میاین ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻌﻤﻴﺮ؟

ﺗﻌﻤﻴﺮﮐﺎﺭ : ﺧﺎﻧﻢ ﮐﻮﻟﺮﺗﻮﻥ ﺁبیه؟

ﺩﺧﺘﺮ : ﻓﻘﻂ ﺩﻭﺭﺵ ﺁﺑﻴﻪ ﻭﺳﻄﺶ ﺳﻔﻴﺪﻩ !!

😳😳😳😳

میگن از پشت تلفن صدای شلیک گلوله اومده😂😂😂





 فن پاسخ دادن...


مردی به طور مسخره به مرد ضعیف الجسمی گفت: تو را از دور دیدم فک کردم زن هستی.

آن مرد جواب داد: منم تو را از دور دیدم فکر کردم مرد هستی!!!

          ********************

فن پاسخ دادن...


چرچیل وزیر چاق بریتانیا به برناردشو که وزیر لاغری بود گفت: هرکس تو را ببیند فکر می کند بریتانیا را فقر غذایی فرا گرفته است .

برناردشو جواب داد: و هرکس تو را ببیند علت این فقر را می فهمد!!!

          ********************

فن پاسخ دادن...


ملا نصرالدین وارد روستایی شد و یکی از اهالی به او گفت: ملا من تو را از طریق الاغت میشناسم.

ملا جواب داد: اشکالی ندارد چون الاغها یکدیگر را خوب می شناسند!!!

          ********************

فن پاسخ دادن...


مردی به زنش گفت: تو چقدر زیبا هستی.

زن گفت: کاش تو هم زیبا می بودی تا همین حرف را به تو می گفتم.

مرد گفت: اشکالی ندارد تو هم مثل من دروغ بگو!




سه تادخترنشسته بودن داشتن باهم صحبت میکردن؛دختراولی گفت:من اول ورودش اذیت میشم تحمل نمیکنم دختردومی گفت:من تاوسطش تحمل میکنم ولی همشونمیتونم ازپادرمیام سومین دخترگفت:من تاآخرتحمل میکنم حتی اگرهم اذیت بشم.یک پیرزن حرفهای آنهاراشنیدوگفت:شماهانازک نارنجی هستین نمیتونین تحمل کنین من شوهرم تادسته میذاره تو بهش میگم بازم فشاربده٬دخترابه پیرزنه گفتن ننه جان ماداریم راجب ماه رمضان صحبت میکنیم توکجارفتی! 😳




زنه میره روغن بگیره ...

میبینه خیلی شلوغه

 ...مجبور میشه بره ته صف..

بعد از یه بیست دقیقه ای که میگذره، عصبانی میشه میگه :


.

اکبر آقا...  توروخدا منو بی روغن نکنی !!


میگن اکبر آقا از خنده کونش پاره شده تا حالا دوبار جراحی پلاستیک کرده هنوزم کونش مثل اول نشده

براش دعا کنین 


اگه کون اکبر آقا براتون مهمه این پیامو به ده نفر بفرستین تا ۴٨ ساعت آینده به همه آرزوهاتون میرسین!

یه نفر نفرستاد کون خودش پاره شد

...